ROSHANGARAN

ROSHANGARAN

امیرالمؤمنین علی(ع) : اگر چشم بینا داشته باشید حقیقت را نشانتان داده اند ؛ اگر هدایت می طلبید شما را هدایت کرده اند؛ اگر گوش شنوا دارید حق را به گوشتان خواندند.

نویسندگان

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «وعده صادق» ثبت شده است

متن اول:

آفرینش هستی برمبنای حکمت مطلق الهی صورت گرفته لذاهیچ نقصان وانحرافی درآن وجودندارد. بعثت پیامبران لازمه حکمت خداوند متعال بود.خداوندیکتاازهمان ابتدای خلقت انسان هدایت اوراآغازکردوبرهمین مبنای تردیدناپذیریعنی حکمت مطلق این هدایت تاروزرستاخیزادامه خواهدداشت ولحظه ای درآن وقفه نخواهدبودپس ازگذشت قرنها تلاش پیامبران برگزیده خداوند،باوفات حضرت محمد(ص) وپایان نبوت ، رسالت هدایت بشر بردوش دوازده امام برحق گذاشته شددوران نبوت تمام ودوران امامت شروع شدکسانی که پایان نبوت راپایان هدایت آسمانی می دانندحکمت الهی رازیرسوال می برندچگونه ممکن است حاصل تلاش هزاران پیامبرطی قرنها همین گونه رهاشودکسانی که درامرامامت شک کننددرحکمت پروردگار شک کرده اندامامت تداوم نبوت است برای دستیابی به وعده هایی که پیامبران برای تحققش تلاش کردندوخداوندهم درقران کریم بدان اشاره فرموده است تقدیرجهان باتمام مخاطراتی که باآن مواجه خواهدبودتقدیری است که خداوندمشخص کرده است وآن ظهورحق ونابودی باطل وبرقراری حکومت جهانی توحیداست


------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

بخشی ازخطبه 150 نهج البلاغه

امیرمؤمنان می فرماید: به راههای چپ وراست رفتندوراه ضلالت وگمراهی پیمودندوراه روشن هدایت راگذاشتندپس درباره آنچه که بایدباشدشتاب نکنیدوآنچه راکه درآینده بایدبیایددیرمشماریدچه بساکسی برای رسیدن به چیزی شتاب می کنداماوقتی به آن رسیددوست داردکه ای کاش آن رانمی دیدوچه نزدیک است امروزمابه فردایی که سپیده آن آشکارشدای مردم اینک مادرآستانه تحقق وعده های داده شده ونزدیکی طلوع آن چیزهایی که برشماپوشیده وابهام آمیزاست قرارداریم

بدانیدآن کسی ازما[حضرت مهدی] که فتنه های آینده رادریابد،باچراغی روشنگردرآن گام می نهدوبرهمان سیره وروش پیامبروامامان رفتارمی کندتاگره هارابگشاید،بردگان وملت های اسیرراآزادسازد،جمعیت های گمراه وستمگرراپراکنده وحق جویان پراکنده راجمع آوری می کند. سالهای طولانی درپنهانی ازمردم به سرمی بردآنچنان که اثرشناسان، اثرقدمش رانمی شناسندگرچه دریافتن اثرونشانه هاتلاش فراوان کنندسپس گروهی برای درهم کوبیدن فتنه هاآماده می گردندوچونان شمشیرها صیقل می خورند،دیده هاشان باقران روشنایی گیردودرگوش هاشان تفسیرقران طنین افکندوردصبحگاهان وشامگاهان جامهای حکمت سرمی کشند

                                                                                                            ترجمه محمد دشتی

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

ازفرمایشات حضرت علی علیه السلام

(دروصف حضرت ولی عصر) او زره دانش برتن داردوباتمامی آداب ،وباتوجه ومعرفت کامل آن رافراگرفته است .حکمت گمشده اوست که همواره درجستجوی آن می باشدونیازاوست که دربدست آوردنش می پرسد ،درآن هنگام که اسلام غروب می کندوچونان شتری درراه مانده دُم خودرابه حرکت درآورده ،گردن به زمین می چسباند.اوپنهان خواهدشد.اوباقیمانده حجت های الهی وآخرین جانشین از جانشینان پیامبران است

                                                                   بخشی ازخطبه 182 نهج البلاغه ترجمه محمددشتی

------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

پیلمبراعظم صلوات الله علیه وآله می فرماید

زمین ازظلم وتجاوز پرخواهدشدآنگاه مردی ازاهل بیتم ظهورمی کندوزمین راازقسط وعدل پرمی نماید همچنانکه ازظلم وتجاوزپرشده بود

                                                                                                                     نهج الفصاحه

منبع : روشنگران

--------------------------------------------------------------------------

متن دوم : 

- آزمایش‌ مردم‌

چنان‌ که‌ می‌دانیم‌ یکی‌ از سنت‌های‌ ثابت‌ الهی‌ آزمایش‌ بندگان‌ و گزینش‌ صالحان‌ و پاکان‌ است‌، به‌ طوری‌ که‌ صحنه‌ زندگی ‌همواره‌ صحنه امتحان‌ و آزمایش‌ است‌ تا بندگان‌ از این‌ راه‌ در پرتو ایمان‌ و استقامت‌ و تسلیم‌ خویش‌ در پیروی‌ از اوامر خداوند تربیت‌ یافته‌ و به‌ کمال‌ برسند و استعدادهای‌ نهفته‌ آنان‌ شکوفا شود. لذا در برخی‌ از روایات‌ آمده‌ است‌ که‌ فلسفه ‌غیبت‌ امام‌ زمان‌(عج) آزمایش‌ مردم‌ است‌. در این‌ زمینه‌ به‌ چند روایت‌ توجه‌ فرمایید:

1- رسول‌ اکرم‌(ص) می‌فرماید: «ذاک الّذی‌ یغیب‌ عن‌ شیعته‌ و اوْلیائه‌ غیْبة‌ لا یثْبت‌ فیها علی‌ القوْل‌ بامامته‌ الاّ من‌ امْتحن‌الله‌ قلْبه‌ للاْیمان‌»، او (امام‌ زمان‌) کسی‌ است‌ که‌ از یاران‌ و شیعیانش‌ غایب‌ می‌شود، غیبتی‌ که‌ در آن‌ غیبت‌ کسی‌ در اعتقاد به‌ امامت‌ حضرت‌ ثابت‌ نمی‌ماند، مگر کسی‌ که‌ خدا قلبش‌ را به‌ ایمان‌ آزموده‌ باشد.

2- امام‌ علی(ع) می‌فرماید: «اما و الله لاقتلن‌ انا و ابنای‌ هذان‌، ولیبعثن‌ الله من‌ ولدی‌ فی‌ آخر الزمان‌ یطالب‌ بدمائنا، و لیبعثن‌ عنهم‌ تمییزاً لأهل‌الضلالة‌ حتی‌ یقول‌ الجاهل‌: ما للّه‌ فی‌ آل‌ محمد من‌ حاجة»، به‌ خدا قسم‌ من‌، و این‌ دو فرزندم‌ (حسن‌ و حسین‌) شهید خواهیم‌ شد، خداوند در آخر الزمان‌ مردی‌ از فرزندانم‌ را به ‌خون خواهی‌ ما بر خواهد انگیخت‌ و او مدتی‌ غایب‌ خواهد شد تا مردم‌ آزمایش‌ شوند و گمراهان‌ جدا شوند، تا جایی‌ که‌ نادان‌ می‌گوید: خداوند دیگر نیازی‌ به‌ آل‌ محمد ندارد».

3ـ امام‌ حسین(ع) می‌فرماید: «برای‌ امام‌ مهدی‌(عج) غیبتی‌ است‌. در این‌ غیبت‌ برخی‌ از دین‌ بر می‌گردند و برخی‌ ثابت‌ قدم‌ می‌مانند. هر کس‌ در این‌ غیبت‌ صبر کند و بر مشکلاتی‌ که‌ از سوی‌ دشمنان‌ ایجاد می‌شود استقامت‌ کند، به‌ قدری‌ از اجر خداوند بهره‌مند می‌‌شود که‌ انگار در کنار پیامبر(ص) به وسیله شمشیر با دشمنان‌ جنگیده‌ است‌».

4ـ پیامبر اسلام(ص) ضمن‌ حدیث‌ مفصلی‌ می‌فرماید: «مهدی‌ از دیدگان‌ پیروانش‌ غایب‌ می‌شود و جز کسانی‌ که‌ خدا دل های‌آنان‌ را جهت‌ ایمان‌، شایسته‌ قرار داده، در اعتقاد و امامت‌ او استوار نمی‌مانند».

5ـ امام‌ صادق(ع)‌ فرمود: این‌ غیبت‌ امام‌ مهدی‌(عج) امتحان‌ پیروان‌ و شیعیان است‌. «ان‌ الله عزوجل‌ یحب‌ أن‌ یمتحن‌ الشیعه‌». 

6ـ امام‌ موسی‌ بن‌ جعفر(ع) می‌فرماید: هنگامی‌ که‌ پنجمین‌ فرزندم‌ غایب‌ شد مواظب‌ دین‌ خود باشید، مبادا کسی‌ شما را از دین‌ خارج‌ کند. او ناگزیر غیبتی‌ خواهد داشت‌، به‌ طوری‌ که‌ گروهی‌ از مؤمنان‌ از عقیده خویش‌ بر می‌گردند. خداوند به‌ وسیله ‌غیبت‌، بندگان‌ خویش‌ را آزمایش‌ می‌کند...».

7ـ امام‌ موسی‌ بن‌ جعفر(ع) در روایت‌ دیگر می‌فرماید: «انّما هی‌ من‌ الله ـ عزوجل‌ ـ امتحن‌ بها خلقه‌»، غیبت‌ امام‌مهدی‌ (عج) خود مایه‌ امتحان‌ بندگان‌ از سوی خداوند بزرگ‌ است‌.

شیخ‌ طوسی‌ می‌گوید: از سخنان‌ پیشوایان‌ اسلام‌ بر می‌آید که‌ آزمایش‌ به‌ وسیله‌ غیبت‌ حضرت‌ مهدی‌(عج) از سخت‌ترین‌آزمایش‌های‌ الهی‌ است‌.

 


 

-آزادی‌ از بیعت‌ طاغوت‌های‌ زمان‌

در برخی‌ از روایات‌ اسلامی‌ آمده‌ است‌ که‌ علت‌ و حکمت‌ غیبت‌ امام‌ مهدی(عج) این‌ است‌ که‌ آن‌ حضرت‌ به وسیله‌ غیبت‌ از یوغ ‌بیعت‌ با طاغوت‌های‌ زمان‌ آزاد می‌شود و تعهد و بیعت‌ با هیچ‌ حاکمی‌ را بر عهده‌ ندارد، تا بتواند در زمان‌ قیام‌ خود، آزادانه‌ تلاش‌ کند. دیگر امامان‌(ع) از روی‌ تقیه‌ حکومت‌ا را به‌ رسمیت‌ می‌شناختند، ولی‌ امام‌ مهدی(عج) مأمور به‌ تقیه‌ نیست‌ و به‌ همین‌ جهت‌ با حکومت‌ها و طاغوت‌های‌ زمان‌ بیعت‌ نمی‌کند. اگر غیبت‌ آن‌ حضرت‌ نباشد، این‌ امر شدنی‌ نیست‌.

امام‌ حسن‌ مجتبی(ع) در این‌ باره‌ فرمود: «ما منّا احد الاّ و یقع‌ فی‌ عنقه‌ بیعة‌ لطاغیة‌ زمانه‌ الاّ القائم‌ الّذی‌ یصّلی‌ روح‌ اللّه ‌عیسی‌ بن‌ مریم‌ خلفه‌ فان‌ الله ـ عزّوجل‌ ـ یخفی‌ ولادته‌ و یغیب‌ شخصه‌ لئلاّ یکون‌ لاحد فی‌ عنقه‌ بیعة‌ اذا خرج‌، ذاک التاسع‌ من‌ ولد اخی‌ الحسین‌...»، هر کدام‌ از ما (امامان‌ اهل‌ البیت(ع)) در زمان‌ خود بیعت‌ حاکمان‌ و طاغوت‌های‌ زمان‌ را از روی‌ تقیه‌ به‌ عهده‌ گرفته‌ایم‌، مگر امام‌ مهدی(عج) که‌ عیسی‌ بن‌ مریم‌ به‌ امامت‌ آن‌ حضرت‌ نماز می‌گذارد. خداوند ولادت‌ او را مخفی‌ نگه‌ داشت‌ و برای‌ او غیبتی‌ در نظر گرفت‌، تا زمانی‌ که‌ قیام‌ می‌کند بر گردنش‌ بیعت‌ حاکمی‌ نباشد».

-حفظ‌ جان‌ امام‌ مهدی‌(عج)

خداوند به‌ وسیله‌ غیبت‌ امام‌ دوازدهم(عج) جانش‌ را از شر دشمنان‌ حفظ‌ کرده است‌. اگر مسأله‌ غیبت‌ امام‌ مهدی(عج) مطرح‌ نبود «معتمد» عباسی‌ که‌ به‌ خون‌ آن‌ حضرت‌ تشنه‌ بود، مانند پدران‌ بزرگوار آن‌ حضرت‌، امام‌ مهدی(عج) را نیز شهید می‌کرد و زمین‌ از حجت‌ خداوندی‌ خالی‌ می‌شد.

در این‌ باره‌ روایات‌ فراوانی‌ از امامان‌ معصوم(ع)‌ به‌ ما رسیده‌ است‌:

امام‌ محمد باقر(ع) فرمود: ان‌ّ للقائم‌ غیبة‌ قبل‌ ان‌ یقوم‌، قال‌: قلت‌: و لم‌، قال‌: یخاف‌، برای‌ قائم‌ ما (امام‌ مهدی(عج)) قبل‌ از آنکه‌ به‌ پا خیزد غیبتی‌ است‌، راوی‌ پرسید: برای‌ چه‌؟، حضرت‌ فرمود: به‌ جهت‌ اینکه‌ ترس‌ از کشته‌ شدن‌ او وجود دارد.

-آمادگی‌ جهان‌ ظهور حضرت‌ مهدی‌(عج)

به‌ عنوان‌ خاتم‌ الاوصیا و منجی‌ بشریت‌ و کسی‌ که‌ در کره‌ زمین‌ دین‌ اسلام‌ را بر تمامی‌ دین‌ها پیروز می‌گرداند، قطعاً به‌ زمینه‌ و آمادگی‌ جهانی‌ نیازمند است‌. زیرا روش‌ و سیره‌ آن‌ حضرت‌ مبنی‌ بر رعایت‌ امور ظاهری‌ و حکم‌ به‌ ظاهر نیست‌ بلکه‌ مبنی‌ بر رعایت‌ حقایق‌ و حکم‌ به‌ واقعیّات‌، ترک تقیّه‌، مسامحه‌ نکردن‌ در امور دینی‌، احقاق‌ حقوق‌، برقراری‌ عدالت‌ واقعی‌ و اجرای‌ تمام‌ احکام‌ اسلامی‌ است‌.

معلوم‌ است‌ که‌ انجام‌ این‌ برنامه‌ و انقلاب‌ بزرگ‌ و همه‌ جانبه‌ نیازمند ترقی‌ و رشد بشر در ناحیه‌ علوم‌، معارف‌، فکر، اخلاق‌ و آمادگی‌ جامعه‌ برای‌ پذیرش‌ و استقبال‌ این‌ نهضت‌ و لیاقت‌ زمامداری‌ آن‌ رهبر الهی‌ است.

از این‌ رو جهان‌ باید زمینه این‌ پذیرش‌ را داشته‌ باشد تا این‌ هدف‌ محقق‌ شود. بنابراین‌ می‌توان‌ ‌ آمادگی‌ نداشتن جهان‌ را یکی‌ از فلسفه‌ها و حکمت‌های‌ غیبت‌ امام‌ مهدی(عج) بر شمرد. نتیجه علت‌ و فلسفه‌ واقعی‌ غیبت‌ حضرت‌ ولی‌ عصر(عج) ‌یکی‌ از رازهای‌ الهی‌ است‌ که جز خداوند و پیشوایان‌ معصوم کسی‌ نسبت‌ به‌ آن‌ اطلاع‌ کافی‌ و کامل‌ ندارد.

راز اصلی غیبت

با این‌ حال‌ طبق‌ بیان‌ معصومین(ع)‌، راز اصلی‌ غیبت‌ آن‌ حضرت‌ عبارت‌ است‌ از:

1ـ فراهم‌ نبودن‌ شرایط‌ ظهور، برای‌ تحقق‌ بخشیدن‌ به‌ آرمانی‌ بزرگ‌ همان گسترش‌ عدل‌ و قسط‌ جهانی‌ و به‌ اهتزاز در آوردن‌ پرچم‌ توحید در تمام‌ کره‌ خاکی‌. این‌ آرمان ‌بزرگ‌ نیاز به‌ گذشت‌ زمان‌ و شکوفایی‌ عقل‌ و دانش‌ بشر و آمادگی‌ روحی‌ بشریت‌ دارد، تا جهان‌ به‌ استقبال‌ آن‌ امام‌ عدل‌ و آزادی‌ برود. طبیعی‌ است‌ اگر آن‌ حضرت‌ پیش‌ از فراهم‌ شدن‌ مقدمات‌ در میان‌ مردم‌ ظاهر شود، سرنوشتی‌ مانند دیگر امامان‌ (شهادت‌) یافته‌ و قبل‌ از تحقق‌ آن‌ آرمان‌ بزرگ‌ دیده‌ از جهان‌ برخواهد بست‌.

2ـ محفوظ‌ ماندن‌ از شر جباران‌ و ستمگران‌ است‌.

3ـ در بعضی‌ از روایات‌ حکمت‌های‌ دیگری‌ از جمله‌ آزمایش‌ مردم‌ و اندازه‌ پایبندی‌ و پایداری‌ آنان‌ به‌ دین‌ و ولایت‌ بیان‌ شده‌ است‌. غیبت‌ آن‌ حضرت‌ سبب‌ می‌شود تا نفاق‌ پنهان‌ عده‌ای‌ آشکار شود، ایمان‌ حقیقی‌ دوستداران‌ و شیعیان‌ واقعی‌ امام(عج) از افراد ناخالص‌ و سست‌ ایمان‌ جدا و پاک شود و در یک جمله‌ مؤمن‌ از منافق‌ معلوم‌ شود.



www.qm313.com


Hamid Kamanbedast

پرسش  : لطفاً دلایل عقلی و فلسفی بر وجود امام زمان (عج) را بیان کنید؟

پاسخ :

 

اول بیاندیشیم که دلیل فلسفی بر وجود امام زمان (عج) یعنی چه و منظور از آن چیست – اگر گسی دلیل فلسفی وجود خودمان از ما سؤال نماید، چه می‌گوییم؟!

یک موقع کسی دلیل اعتقادی، یا دلایل قرآنی، یا اخبار روایی یا دلایل عقلی می‌خواهد، یک موقع سؤال می‌شود «دلایل فلسفی»، آن هم برای اثبات «وجود» یک شخصی که از «ممکنات» است و نه واجب الوجود چیست؟ خُب یعنی چه؟ منظور چیست؟ اثبات شود که او وجود دارد، یا اثبات شود که فلسفه‌ی وجودی‌اش چیست؟  

در هر حال توجه به نکات ذیل برای شناخت و باور امام زمان (عج) لازم و ضروری می‌باشد:

الف – شناخت، همیشه مرحله‌ای است. مثلاً کسی نمی‌تواند بگوید که من اصلاً وجود دانشگاه تهران را قبول ندارم، اما به من اثبات کنید که فلان استاد در فلان رشته و در آن دانشگاه، شخص باسوادی است و خوب درس می‌دهد یا اصلاً فلسفه‌ی وجودی‌اش چیست؟

Hamid Kamanbedast

پرسش : می‌گویند: شاید منظور از ظهور امام زمان (عج) استعاری باشد و اصلاً یک فردی به اسم امام زمان ظهور نکند...بلکه مردم به شعور کافی برسند که از ظلم و فساد دست بکشند...

پاسخ:

«شاید» که دلیل و برهان و استدلال نمی‌شود تا (چنان چه در متن سؤال آمده بود)، برای عقل شبهه ایجاد کند و نفی آن دلیل بخواهد. هر کس که در هر موضوعی به شما گفت: «شاید چنین باشد» - در پاسخ بفرمایید: «شاید هم نباشد» - پس بحث تمام است، چرا که دو طرف امکان مساوی است.

نباید عادت دهیم که مقابل هر حقیقتی یک «شاید» بیاورند و هیچ دلیلی هم اقامه نکنند، بعد مخاطب برای نفی یا اثبات بدود به دنبال دلیل و برهان و سند. این به تعبیر امروزی، نوعی سر کار گذاشتن و فیلم کردن است. همیشه باید از مدعی دلیل خواست، نه این که هر حرفی را پذیرفت و سپس دنبال دلیل و مدرک در نفی آن تلاش نمود.

Hamid Kamanbedast

پرسش : ظهور – آیا اعتقاد به جهانی شدن اسلام «تشیع»، با در نظر گرفتن قلت مسلمان (به ویژه شیعیان) در مقابل سایر ادیان و مذاهب، با واقعیت فاصله ندارد؟

‌ادامه سؤال: و حتی در صورتی که بپذیریم باظهور امام زمان"عج" این اتفاق خواهدافتاد، آیا واقعا این گونه جهانی شدن (با ظهور آقا، معجزه و خواست خدا) نقش شیعیان و مسلمانان را در طول این حداقل 1400سال زیر سوال نمی‌برد؟ واضح‌تر بگویم وضعیت فعلی جهان رنگ وبویی از جهانی شدن اسلام و به ویژه تشیع ندارد و اگر قرار است اسلام و تشیع باظهور آقاجهانی شود، پس گذشت این همه سال و نقش شیعیان دراین وسط چگونه توجیه می‌شود؟

پاسخ :

 

وقتی چندین مبحث گوناگون که هر یک باید در موضع خود مطرح و مورد بررسی قرار گیرند، در یک سؤال طرح می‌شود، ذهن دچار خلط مبحث می‌گردد و پاسخ دهنده نیز نمی‌تواند در یک مجال کوتاه، ابتدا به تفکیک موضوعی پرداخته و سپس تک به تک پاسخ ایفاد نماید. در هر حال توجه شود: الف – وقتی دیدید همه ادیان، فرق، مذاهب و کلاً همه مردم در اصلِ یک حقیقتی مشترکند و فقط در مصداق آن اختلاف دارند، بدانید که آن حقیقت فطری است، پس وجود دارد. مثل موضوع پرستش خدا؛ همه پرستنده هستند، حال یا الله را می‌پرستند و یا غیر الله را [بت، گوساله، طاغوت یا هوای نفس] را می‌پرستند و انسانی که پرستنده نباشد، وجود ندارد؛ پس اگر انسان فطرتاً پرستنده است، معلوم می‌شود که معبودی هست – هم چنین است مسئله دین؛ مسلمان مؤمن دین دارد، کافر ملحد نیز دین دارد – همین‌طور است مقوله امامت و امام، که همگان "امام" دارند، حال یا امام حق باشد و یا امام باطل؛ و هم چنین همگان چه مسلمان، چه مسیحی، چه یهودی و چه حتی کفار و ملحدین، آخرالزمانی به همین شکل را مفروض داشته و یا به آن اعتقاد دارند .

Hamid Kamanbedast