ROSHANGARAN

ROSHANGARAN

امیرالمؤمنین علی(ع) : اگر چشم بینا داشته باشید حقیقت را نشانتان داده اند ؛ اگر هدایت می طلبید شما را هدایت کرده اند؛ اگر گوش شنوا دارید حق را به گوشتان خواندند.

نویسندگان

پرسش : می‌گویند: شاید منظور از ظهور امام زمان (عج) استعاری باشد و اصلاً یک فردی به اسم امام زمان ظهور نکند...بلکه مردم به شعور کافی برسند که از ظلم و فساد دست بکشند...

پاسخ:

«شاید» که دلیل و برهان و استدلال نمی‌شود تا (چنان چه در متن سؤال آمده بود)، برای عقل شبهه ایجاد کند و نفی آن دلیل بخواهد. هر کس که در هر موضوعی به شما گفت: «شاید چنین باشد» - در پاسخ بفرمایید: «شاید هم نباشد» - پس بحث تمام است، چرا که دو طرف امکان مساوی است.

نباید عادت دهیم که مقابل هر حقیقتی یک «شاید» بیاورند و هیچ دلیلی هم اقامه نکنند، بعد مخاطب برای نفی یا اثبات بدود به دنبال دلیل و برهان و سند. این به تعبیر امروزی، نوعی سر کار گذاشتن و فیلم کردن است. همیشه باید از مدعی دلیل خواست، نه این که هر حرفی را پذیرفت و سپس دنبال دلیل و مدرک در نفی آن تلاش نمود.

الف - برای ایجاد شک، شبهه و تردید در اعتقاد به مهدویت و ظهور منجی الهی [که تردیدی در آن نیست]، خیلی چیزها می‌گویند و البته فقط می‌گویند، ولی هیچ منطق، دلیل، استدلال یا بینه‌ای پشت گفته‌هایش وجود ندارد.

(به قرار مسموع) استاد دانشگاه که اتفاقاً معارف اسلامی نیز تدریس می‌کند، به دانشجویان گفته است: «بشر با رشد عقلی و علمی خودش به سوی صلح جهانی می‌رود، پس اگر قرار بود امام زمانی برای برپایی عدل و استقرار صلح بیاید، باید هفتصد سال پیش می‌آمد!»
خُب، نمی‌توان مدعی شد و با ساده‌انگاری دل را به این خوش کرد که لابد این استاد، عقل، شعور، منطق، علم و اطلاع در معارف اسلامی و نیز مطالعه در تاریخ هفتصد سال پیش و جنگ‌افروزی‌های بدتر از قرون وسطایی امروزی نداشته است، اما می‌توان به جرأت اذعان نمود که «هدف» دارد.

ب – در هر حال، یا گوینده هیچ اعتقادی به خدا، معاد، قرآن، اسلام، نبوت، ولایت و امامت ندارد، آن وقت نباید اصلاً در خصوص مهدویت اظهار نظر کند و نباید در این خصوص با او بحث کرد، چرا که اعتقاد به مهدویت و ظهور منجی الهی و برقراری حکومت عدل جهانی، در امتداد اعتقادات مذکور می‌باشد. قیام امام، فرع بر وجود امام است، و حکومت امام، فرع بر مقوله ولایت و امامت است، و همه فرع بر نبوت است و نبوت نیز فرع (در طول) اعتقاد به توحید و معاد می‌باشد. چنان چه اغلب ائمه طاهرین علیهم‌السلام، حکومت نداشتند، اما همیشه صاحب ولایت و امامت بوده و هستند. چنان چه رسول اکرم صلوات الله علیه و آله، با معرفی امامان حسن و حسین علیهما‌السلام به یک قاعده کلی اشاره کردند، مبنی بر این که آنها امام هستند، خواه در حال قیام و یا قعود.

ج – و یا گوینده اعتقاد دارد، اما این شبهه نیز در ذهنش پیش آمده که نکند استعاره باشد؟! در این صورت باید فکر کند که آیا پیامبر اکرم و ائمه طاهری صلوات الله علیهم اجمعین، بلد نبودند بگویند که همه این حرف‌ها استعاره است، یا صراحت بیان نداشته و اینها گمان کرده‌اند که شاید استعاره باشد؟! فکر کند که آیا وارونه نشان دادن یا بیان کردن حقایق، هدایت است؟! خُب این گمان‌ها و حرف‌ها که افترای به آنان می‌باشد! و بفرموده خدا در قرآن کریم: کیست ظالم‌تر از آن که افترا ببندد؟!
د – استعاره نیز تعریف دارد، مشخصه دارد. وقتی وجود یک شخص را به نام، کنیه، شکل، قیافه، اخلاق، سلاله و اصل و نسب معرفی می‌کنند، وقتی شرایط و چگونگی ظهور و قیام و سپس حکومتش را تعریف می‌کنند، وقتی در خطبه غدیر برای او بعیت می‌گیرند، وقتی با صراحت و قاطعیت تمام منکرین خروج او را کافر می‌شمارند که دیگر استعاره نیست.
وقتی پیامبر عظیم‌الشأن اسلام می‌فرماید: «مَنْ ماتَ وَ لَمْ یَعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ ماتَ مَیْتَةً جاهِلِیَّةً - کسی که بمیرد و امام زمان خویش را نشناخته باشد، در واقع به مرگ جاهلیّت مرده است - وسائل الشیعه، ج 16، ص 246»، معلوم می‌شود که هیچ زمانی خالی از امام نیست و همه باید امام زمان خودشان را بشاسند و بدیهی است که اگر نشناسند، به جای او، از امامان باطل تبعیت خواهند کرد، لذا به مرگ جاهلیت می‌میرند. این که دیگر استعاره نیست.

هدف:
هدف اصلی، از یک سو دور کردن مسلمانان (اعم از شیعه و سنّی) از اعتقاد به مهدویت، ظهور، قیام و استقرار حکومت جهانی به رهبری ایشان است، چرا که دور شدن از این باور اعتقادی، سبب ناامیدی و تسلیم می‌گردد. و از سوی دیگر هدف‌شان این است که رهبری، منجی‌گری، هدایت به سوی رشد و کمال و سعادت امریکا و انگلیس جایگزین شده و پذیرفته شود. و تمامی جنایات آنها، تحت عنوان حرکت به سوی صلح جهانی توجیه و تطهیر گردد، چنان چه امروزه در توجیه جنگ‌افروزی‌ها، آدم‌کُشی‌ها، نسل‌کَشی مسلمانان و جنایات خود می‌گویند: «این هزینه‌ای است که بشریت باید برای رسیدن به لیبرال دموکراسی ایده‌آل، پرداخت نماید». طواغیت نیز به دنبال حکومت جهانی با تعابیری چون جهانی شدن، یا جهانی سازی (Globalism ) – (New world order) هستند، اما به رهبری ظالمانه و مستکبرانه‌ی خودشان. پس وقتی در اصلش هیچ شک، شبهه و اختلافی (حتی بین کفار) نیست، منتتهی فقط بدل می‌زنند، دیگر چه استعاره‌ای؟!

تأسف‌آور آن که یک عده ذلیل، استعمارزده، غرب پرست و خود زن، این توجیه را می‌پذیرند که امریکا و انگلیس (فراماسون و صهیونیسم بین‌الملل) تمام جهان را برای صلح به جنگ بکشند و این خونریزی‌ها را تطهیر می‌کنند، اما در مقابل مسئله مهدویت و قیام ایشان می‌گویند: «یعنی واقعاً او می‌جنگد و خونریزی می‌شود! آیا این خشونت نیست؟!»

پس، همیشه در برخورد با شبهات، به ویژه از نوع «شایدها و اگرها»، به غیر از پاسخ، به اهداف طراحان و گویندگان نیز با بصیرت دقت نماییم.

www.x-shobhe.com



نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی