ROSHANGARAN

ROSHANGARAN

امیرالمؤمنین علی(ع) : اگر چشم بینا داشته باشید حقیقت را نشانتان داده اند ؛ اگر هدایت می طلبید شما را هدایت کرده اند؛ اگر گوش شنوا دارید حق را به گوشتان خواندند.

نویسندگان

۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اسلام» ثبت شده است

  1. (شبهه‌ی فضای مجازی) - تحت عنوان «ارزش زن در اسلام ناب محمدی» (ص) آورده‌اند: مرد بالاتر از زن است (بقره آیه ۲۲۸) - زنان شما، دشمنانتان هستند (تغابن آیه ۱۴) - زن‌ها را کتک بزنید (نساء آیه ۳۴) - مردان باید بر زنان مسلط باشند (نساء آیه 34) و ...؟!

 

پاسخ : آیا پیرو ارزش زن در غرب و فمینیسم باشیم که به خودش نیز القا کرده‌اند: «هیچ ارزشی به جز جذابیت بیشتر برای مردان و لذت و تفریح رایگان آنها و البته کار با دستمزد ارزان‌تر نداری)؟!

چند سالی است که هر کدام از این مباحث را مستند به آیه‌ای، در فضای مجازی مطرح می‌کنند و بدون هیچ توجهی به پاسخ‌ها، سالی یکبار نیز تکرار می‌کنند و حالا یک بیکاری تمامی آنها را یکجا جمع و مطرح کرده است؛ و البته او نیز کاری با پاسخ ندارد! قصد فقط ضد تبلیغ علیه السلام، با القای شبهات به اذهان عمومی می‌باشد! 

●- دقت کنیم که "پُرگویی، زیاده‌گویی و پراکنده‌گویی"، یکی از اصلی‌ترین روش‌ها [تاکتیک]های جنگ نرم، به ویژه در فضای مجازی می‌باشد، چرا که امکان پاسخ را سلب می‌کند و این همان است که آنان می‌دانند و می‌خواهند. مثل همین شبهه‌ی فرافکنی شده که در 5 خط 20 ادعا کرده و به 20 آیه نیز مستند کرده است و حال اگر شما بخواهید پاسخ دهید، باید اول تک آیات را با ترجمه صحیحش بنویسید تا اثبات کنید که به غلط ترجمه کرده‌ای تا سوء استفاده کنی! بعد تک به تک آن آیات را شرح دهید تا موضوع روشن شود، به ویژه اگر موضوع در مباحث حقوقی  و حقوق کیفری و جزایی و ... باشد؛ بعد لازم است که برای پاسخگویی و رفع شبهه، از حقوق بگذرید و به عرصه‌ی "فلسفه حقوق" برسید و با شرح حکمت‌ها، پاسخی مستدل و مستند بدهید!

بنابراین، اگر هر سؤالی فقط سه صفحه پاسخ داشته باشد، 60 صفحه می‌شود که نه می‌شود نوشت و نه اگر به فرض کسی بنویسد و در فضای مجازی درج کند، مخاطبی آن را می‌خواند!

اما، در عین حال در این فرصت و امکان مختصر، پاسخی ایفاد می‌گردد تا مخاطبان محترم، با حقه‌بازی‌های اینگونه شبهات آشنا شوند.

ارزش

در کجای دنیا، "حقوق و قوانین"، چه مربوط به ارث و دیه باشد و چه مربوط به روابط بین انسان‌ها و یا مجازات تخطی‌ها باشد، به معنا و به مثابه‌ی "ارزش" تلقی می‌گردد؟!

*- گوران هادزیچ، رهبر صرب‌ها را پس از 16 سال فرار، یافتند و دستگیر کردند و او را به جرم قتل عام زنان، مردان و کودکان غیر نظامی، پاره کردن شکم زنان باردار، تجاوز به دختران و کودکان و ...، محاکمه خواهند کرد و مجازاتی به جز "حبس ابد" نخواهد داشت! حال آیا ارزش هزاران جان، برابر است با حبس ابد یک پیرمرد جانی، که خود به خود ده پانزده سال بیشتر زنده نخواهد ماند؟!

*- دو سال پیش یک نروژی به نام آندرس بهرینگ برایویک (Anders Behring Breivik )، 77 جوان را ترور کرد و فقط به 21 سال حبس محکوم شد (اینجا را کلیک کنید)! حال آیا ارزش جان آن 77 جوان، برابر با 21 سال از زندگی این قاتل و تروریستِ جانی می‌باشد؟!

*- مجازات آن تروریستی که چندی پیش در امریکا، 52 نفر را به ضرب گلوله کشت، یا سایر تروریست‌ها که به مدارس، دانشگاه‌ها و ... حمله می‌کنند، یا آن زن مدیر مدرسه استرالیایی که بیش از 70 دختر را مورد تجاوز قرار داده (اینجا را کلیک کنید) چه خواهد بود؟! آیا بیش از حبس ابد می‌باشد و آیا ارزش آن جان‌ها و آن نوامیس و آن آسیب‌ها و صدمات روحی و روانی و ... بر دختران قربانی، همین‌قدر است؟!

●- پس چرا تا نوبت به حقوق و احکام در اسلام که می‌رسد، نامش را "ارزش" می‌گذارند؟! آیا دیه، یعنی ارزش جان یک انسان؟! یا ارث یعنی ارزش پسر و دختر؟! پس این، فقط حقه‌بازی است.

مردان

حالا مردانی بیایند نام حقوق مترتب بر خود و بانوان را "ارزش مرد در اسلام" بگذارند و بگویند، ارزش مرد در اسلام این است:

1- باید پس از توحید و پرهیز از شرک، احترام والدین و به ویژه مادر را نگهدارد، مقابل آنها متواضع گردد، بال‌های رحمت خود را به روی آنان [به ویژه مادر] بگشاید و ... .

2- مرد باید به هنگام ازدواج، به همسرش (زن) مهریه بپردازد! چرا زن به مرد مهریه نپردازد؟!

3- نفقه زن (تأمین زندگی و مخارج او و فرزندانش) بر عهده مرد است.

4- زن می‌تواند حتی بابت شیری که به فرزند خودش می‌دهد، از مرد (همسرش و پدر فرزند)، مزد بگیرد، چرا که نفقه‌ی آن نوزاد نیز بر عهده مرد (همسرش) می‌باشد.

5- مرد حق ندارد همسر خود را پس از طلاق رجعی، تا پایان عده، از خانه‌اش بیرون کند.

6- مرد حق ندارد به همسرش کار بدهد، نمی‌تواند به او امر کند که خوراک تهیه کند یا جارو بزند و ...، اینها همه وظایف خودش است، و اگر بانوان امور خانه را اداره می‌کنند، برای مشارکتی از روی لطف و مهربانی می‌باشد؛ و نیز مرد باید دقت کند که زن مثل یک گُل است و قهرمان برای انجام کارهای سنگین نیست.

7- وظیفه محافظت و فراهم سازی قوام [توان و ایستادگی] و رشد زنان، بر عهده‌ی مردان است.

8- بار سنگین اجتهاد و قضاوت، از دوش زنان برداشته شده است.

9- در صورت وقوع جنگ، مردان موظف و مکلف به جنگ هستند و هر کس کوتاهی کند، دنیا و آخرتش را می‌بازد و مجازات نیز می‌شود، اما تکلیف جنگ از زنان برداشته شده است و همسرداریش به عنوان جهادی بزرگ قلمداد گردیده است و از این بابت، اجر مجاهد و شهید را می‌برد!

10 – در نهایت نیز کلید بهشت و سعادت و فلاح اخرویش، زیر پای مادرش است که یک زن است.

Hamid Kamanbedast

پرسش : ما بوسیله ائمه و اولیاء خدا ازخداوند شفا و حاجت می‌گیریم‌؛ هندو‌ها هم از گاوها و بت‌هایشان و همینطور ملل و مذاهب دیگر ازچیزی که به آن اعتقاد دارند و همه هم به آن معجزه می‌گویند. پس ازاین نظر چه فرقی با هم داریم.

پاسخ :


معمولاً فرق اساسی اعمال و رفتارهای انسان، چه عبادی و چه غیر عبادی و رفتارهای روزمره‌ی زندگی آنها، در شکل و فیزیک ظاهری آن رفتارها نیست، بلکه در هدف، نیّت و چرایی آنهاست که به چگونی و جهان‌بینی و اعتقاد آنها بر می‌گردد.

الف – ما در مقابل خداوند متعال سجده می‌کنیم؛ بت‌پرستان مقابل بت‌هایشان سجده می‌کنند و طاغوت پرستان نیز مقابل فراعنه و قدرت‌های زمان‌شان به سجده می‌افتند؛ پس فرق در فیزیک رفتار نیست، بلکه در همان «لا إله الا الله» و «أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِیَّاهُ» می‌باشد.

ما غذا می‌خوریم و مایه‌جات می‌نوشیم و دیگران نیز همین‌کار را می‌کنند، ما کسب معاش می‌کنیم، دیگران نیز همین کار را می‌کنند، ما جماع می‌کنیم و دیگران نیز همین‌کار را می‌کنند ...، اما فرق در حلال و حرام، محرم و نامحرم، زناشویی یا زنا است. در واقع فرق در صراط مستقیم و صراط جحیم است؛ فرق در حکم‌ الله یا حکم شیطان و هوای نفس است.

در جنگ، هم پیامبر اکرم، امیرالمؤمنین، حضرت عباس و ... علیهم‌السلام شمشیر می‌زدند و هم سفیانی‌ها، خوارج و امثال شمر و خولی – امروزه هم مجاهدین می‌جنگند، می‌کشند و کشته می‌شوند و هم لشکریان کفر و شرک و نفاق؛ پس در فیزیک رفتار آنها تفاوتی نیست، بلکه تفاوت در همان «فی‌سبیل‌ الله» و «فی‌سبیل الطاغوت» است.

 

Hamid Kamanbedast

پرسش : دین پیامبر (ص) قبل از اسلام چه بوده است؟ اگر می‌گویید به دین ابراهیم (ع) بوده‌اند، پس چرا به دین مسیحی که دین ماقبل است نبوده‌اند، مگر ادیان همه انبیای اولی العزم جهانی نبوده است؟

پاسخ :

الف - اگر چه امروزه یهودیت و مسیحیت در سرتاسر جهان نفوذی دارند، اما به هیچ وجه آنان پیامبر جهانی نبوده‌اند. چنان چه قرآن کریم در آیات متفاوتی بیان داشته است که حضرت موسی علیه‌السلام را برای قوم بنی‌اسرائیل ارسال نموده است و هم چنین است حضرت عیسی علیه‌السلام.
«وَ آتَیْنا مُوسَى الْکِتابَ وَ جَعَلْناهُ هُدىً لِبَنی‏ إِسْرائیلَ أَلاَّ تَتَّخِذُوا مِنْ دُونی‏ وَکیلاً» (الإسراء - 2)
ترجمه: و به موسى کتاب تورات را فرستادیم و آن را وسیله هدایت بنى اسرائیل قرار دادیم تا غیر من که خداى عالمم هیچکس را حافظ و نگهبان فرا نگیرند.
«وَ إِذْ قالَ عیسَى ابْنُ مَرْیَمَ یا بَنی‏ إِسْرائیلَ إِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْکُمْ مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیَّ مِنَ التَّوْراةِ وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ یَأْتی‏ مِنْ بَعْدِی اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جاءَهُمْ بِالْبَیِّناتِ قالُوا هذا سِحْرٌ مُبینٌ» (الصف - 6)
ترجمه: و چون عیسى بن مریم به بنى اسرائیل گفت: من فرستاده خدا به سوى شمایم در حالى که کتاب آسمانى قبل از خود یعنى تورات را تصدیق دارم و به آمدن رسولى بعد از خودم که نامش احمد است بشارت مى‏دهم ولى همین که آیات روشن برایشان آورد گفتند این سحرى است آشکار.

Hamid Kamanbedast

پرسش : اگر اسلام دین حق و قرآن کتاب کاملی است، پس چرا مسلمانان در همه جای دنیا بدبخت و گرفتار و کفار (به ویژه در اروپا و آمریکا) بسیار پیشرفته تر و متمدن تر از مسلمانان هستند؟!

پاسخ :


ابتدا دقت فرمایید که اصلاً چنین نیست که کفار به ویژه در اروپا و آمریکا پیشرفته تر و متمدن تر از مسلمانان باشند. بلکه آنان در تکنولوژی و برخی از قوانین اجتماعی جلوتر از بسیاری از کشورها و ملت ها و از جمله جوامع اسلامی هستند. چنان چه نه تنها بر کسی پوشیده نیست، بلکه خود نیز اقرار دارند که هنوز نژاد پرستی که در تمامی ادیان و به ویژه اسلام بسیار نکوهیده است، در آن جوامع بیداد می کند. جنگ جهانی اول و دوم و کشتار میلیون ها انسان بی گناه و استفاده از بمب های اتمی، نوترونی، شیمیایی، فسفری و سایر سلاح های کشتار جمعی توسط همین جوامع به اصطلاح متمدن و پیشرفته ساخته و استفاده شده و می شود.
در همین نیم قرن اخیر کشتارهای بی رحمانه در جنگ ویتنام و هم چنین در فلسطین – لبنان – بوسنی هرزگوین – ایران – عراق – افغانستان و تمامی کشورهایی (اعم از مسلمان یا غیر مسلمان) که به نوعی درگیر جنگ و خونریزی شده اند، توسط همین ها به راه افتاده است و مافیاهای سیاسی و اقتصادی – لژهای فراماسیونی – سازمان های صهیونیستی – گروه های تروریستی رسمی و غیر رسمی – سازمان های جاسوسی ... و جنایات هولناکی که در سرتاسر گیتی انجام می دهند، متعلق به همین به اصطلاح متمدنین پیشرفته است. و نهایت آن که در آمریکا و اروپا بیش از هر جای دیگری هنوز برده داری و برده کشی زنان در قالب های مدرن و سنّتی رایج است و خرید و فروش کودکان و حتی اعضای آنان از افتخارات این قوم است!

Hamid Kamanbedast

پرسش : اسلام و ملیّت - ما باید اول بگوییم که مسلمانیم یا بگوییم ایرانی هستیم؟ چرا از ایرانی بودن خود با قدمت و تاریخ کهنی که داریم فرار می‌کنیم؟

پاسخ :


ما نه تنها از ایرانی بودن و مسلمان بودن خود فرار نمی‌کنیم، بلکه به هر دو افتخار نیزمی‌کنیم. از یک سو بهترین و کامل‌ترین دین را برگزیدیم و از سوی دیگر از ملّتی با شعور و برخوردار از تاریخ و فرهنگ والا هستیم.
«دین» و «ملیّت» از یک سنخ نیستند که با هم مقایسه شوند، یا به رقابت پرداخته و نسبت به یک دیگر تقدم و تأخر یابند و یا احیاناً یکی جایگزین دیگری شود.

این که می‌بینید اخیراً (به ویژه در ایران) سعی می‌کنند تا ملیّت ایرانی، یا فارسی، یا پارسی، در مقابل دین قرار دهند [و با نزدیک شدن انتخابات این جوّ داغ‌تر نیز شده است] - عده‌ای شعار می‌دهند که اسلام عربی است و ما ایرانی هستیم عده‌ای دیگر اسلام ایرانی را طرح می‌کنند و عده‌ای نیز با واژگان «فارس و پارس» به جنگ اسلام و دین مردم آمده‌اند، علّتش این است که از این دین و دینداری مردم ضرر دیده‌اند. اعتقاد و علاقه مردم ما به دین اسلام را می‌دانند و برایش هیچ جایگزین (آلترناتیوی) به جز «ملّیت» پیدا نمی‌کنند. چرا که پس از حبّ دین، قوی‌ترین حبّ عمومی مردم همان حبّ به کشور، میهن و وطن‌شان است. همین گروه وقتی به مخاصمه به نفع امریکا بر می‌خیزند، بسیار عالمانه ملیّت را ردّ کرده و سخن از «حکومت جهانی» و البته به سرکردگی امریکا و نه حضرت مهدی (عج) به میان می‌آورند.

Hamid Kamanbedast

پرسش :بسیار مطرح می‌کنند که علت مسلمانی ملت ایران، حمله اعراب به ایران است! پاسخ استدلالی شما چیست؟

پاسخ :

 

اگر چه آنان که چنین اتهامی به فهم و شعور ملت ما وارد می‌کنند باید خود دلیلی بر اثبات مدعای توهین آمیز خود بیاورند، و لابد خودشان ایرانی نیستند که این جنگ در آنها اثر مشابه نگذاشته و مسلمان نشده و با آن مخالفت می‌کنند! اما پاسخ استدلالی لازم به شرح ذیل ایفاد می‌گردد:

هر موجودیتی، برای پیدایش و سپس تداوم بقایش به دو «علت» نیاز دارد: الف – علت به وجود آورنده (علت محدثه) و ب - علت نگه‌دارنده (علت مبقیه). لذا اگر پدیده‌ای به علتی به وجود بیاید، آن علت دلیلی برای بقای آن نیست، مگر آن که علل نگه‌دارنده نیز وجود داشته باشد. مثلاً اگر مهندس و معمار و بنا و کارگر و مصالح، از علل به وجود آورنده‌ (محدثه) یک بنا باشند، دلیل نیست که آن بنا طی ده‌ها یا صدها سال باقی بماند، مگر آن که از علل نگه‌دارنده (مبقیه) مانند: زیر سازی محکم، کیفیت مصالح، شرایط مناسب جوی و ... نیز برخوردار باشد.

Hamid Kamanbedast

پرسش : قرآن تصریح دارد که هر کس جز خدا «ولیّ» بگیرد، جایگاهش جهنم است و حال آن که شیعیان معصومین را «اولیاء الله» می‌دانند! به این تناقض چگونه پاسخ داده می‌شود.

پاسخ :


تناقض به هنگام تفکیک و یا مثله کردن آیات و ایمان به بعضی و کفر (پوشاندن) بعضی دیگر پیش می‌آید، وگرنه در قرآن کریم تناقضی وجود ندارد. هیچ گاه نباید کسی (موافق یا مخالف)، در مقام تحقیق و بررسی در آیات قرآن کریم، بر اساس میل، کشش، هوای نفس و پیش‌داوری، آیات کریمه را مورد مطالعه قرار دهد.

الف – کلمه «ولایت» معانی متفاوتی دارد. واژه «ولایت» و مشتقات آن یعنی ولی، مولی، تولی، همه از یک ماده است. ریشه همه آنها ولایت است. صفت مشبهه اش ولی می‌شود. جمع آن اولیاء است. فعلش هم تولی می‌باشد. 

کلمه یا اسم «ولی» گاه در مورد حق تعالی به کار رفته است، چنان چه می‌فرماید: الله ولی مؤمنان است. گاه به صورت جمع، در مورد طواغیب به کار رفته است، چنان چه می‌فرماید: اولیا کفار، طواغیب هستند «اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ ... الَّذِینَ کَفَرُواْ أَوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ». در هر دو صورت فوق، این کلمه به معنای «آقا، سرور و صاحب اختیار» می‌باشد. و تصریح دارد که مؤمن الله را صاحب اختیار خود می‌داند، اما کفار خودشان ولایت و سلطه‌ی شیطان را قبول می‌کنند «إِنَّمَا سُلْطَانُهُ عَلَى الَّذِینَ یَتَوَلَّوْنَهُ» - گاه به معنای بزرگی و زیر نفوذ داشتن و سرپرستی است، چنان چه می‌فرماید بعضی از مؤمنین، اولیای بعضی دیگر هستند و بعضی از کفار و منافقین نیز اولیای بعضی دیگر هستند - گاه این کلمه به معنای پشتیبان، ناصر و مددکار به کار رفته است، چنان چه می‌فرماید سرپرست، پشتیبان و ناصر مؤمنین الله جلّ جلاله است، اما کفار مولایی ندارند که بتواند آنها را یاری کند: «ذَلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ مَوْلَى الَّذِینَ آمَنُوا وَأَنَّ الْکَافِرِینَ لَا مَوْلَى لَهُمْ». اما گاه این کلمه به معنای دوستی به کار رفته است و به بندگان نیز نسبت داده شده است، چنان چه می‌فرماید، دوستان خدا خوف و حزنی نخواهند داشت. «أَلا إِنَّ أَوْلِیَاء اللّهِ لاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ»

 

Hamid Kamanbedast

چراغرب باوجود فساد همیشه درحال پیشرفت علمی است؟!

پیشرفتی که امروزه در غرب وجود دارد، اوّلاً پیشرفت در علم و صنعت و تکنولوژی بوده، نه در تمام جنبه های انسانی؛ ثانیاً غرب پیشرفت خود را مدیون تلاش و کوشش پیشینیان خویش است، نه ره آورد انسان غربی امروزی. دانشمندان بزرگی که در طی چندین قرن در جهان غرب با بهره گیری از آثار و نوشته های دانشمندان پیش از خود، قافله علم را به جلو راندند ، و امروزه به جهان غرب عرضه داشتند، انسان های غیر اخلاقی نبودند؛ یعنی اگر چه غرب امروزه با پیشرفت در علم و صنعت روبرو است، اما پیشرفت را مدیون انسان های تلاشگر و دانشمندان پیشین است و آن ها اهل فساد نبودند. حتی امروزه کسانی که در وادی دانش و کشف رموز هستی و اختراع قرار گرفته اند، کسانی نیستند که به دنبال جنبه های فساد آور در غرب بروند. مطمئناً دانش و کشف رموز هستی با صرف کردن عمر و وقت در فساد سازگاری ندارد. بسیاری از آنان به ارزش های اخلاقی احترام می گذارند. و چنین نیست که همه جهان غرب و مردم آن به فساد آلوده باشند. اگر غالباً با جنبه های فاسد آن روبرو هستیم، به این خاطر است که برای کشورهای دیگر این جنبه ها را بیشتر به نمایش می گذارند، یا برای این است که از جنبه های مثبتی که در آنجا وجود دارد، آگاهی نداریم. یکی از چیزهایی که موجب پیشرفت آن ها شده و متأسفانه ما کمتر آن را در زندگی به کار می گیریم، رعایت نظم و انضباط و قانون است. مورد دیگر مدیریت صحیح در جامعه است. مدیریت صحیح موجب جذب نیروهای علمی و فکری از سراسر جهان به غرب شده است. مطمئناً امروزه غرب بسیاری از پیشرفت ها و دست آوردهای علمی خود را مدیون دانشمندان و نوابغ جهان سوم و کشورهای عقب نگه داشته شده یا عقب مانده است. هم چنین باید توجه داشت که برخی امور از نظر اعتقاد دینی و فرهنگی در جامعه فساد تلقی می شود و به آن ها باور داریم، اما برای مردم در جهان غرب به عنوان فساد نیست، مانند روابط زن و مرد. اگر چه این امور وقتی از حد خود بگذرد، موجب تباهی و فساد یک تمدن می شود. به همین خاطر برخی از اندیشمندان جامعة غرب از این جهت هشدار داده اند جامعة غرب دچار سقوط و تباهی نشود. برخی از اندیشمندان برای آینده جهان غرب این فرو پاشی و افول را پیش بینی کرده اند. مانند اشپینگر در کتاب افول غرب. یکی از دلایل پیشرفت غرب در علم و تکنولوژی، همت و تلاش آنان است. آن ها برای چیزی که اعتقاد و باور دارند، همت بسیاری به خرج می دهند. آن ها بر این باورند که باید زندگی دنیوی را به سوی خوشبختی و رفاه کامل به پیش برد و تمام چیزهایی که در عالم طبیعت وجود دارد، باید برای زندگی پُرسود به خدمت گرفت. با این نگرش به تلاش و کوشش همت گماشتند. اما این که چرا مسلمانان و به خصوص ایرانیان با بهره مندی از فرهنگ و میراث غنی اسلامی و تأکیدات بسیار دین برای تحصیل دانش و فرهنگ و پیشرفت، عقب مانده شده اند، عوامل گوناگونی در آن نقش دارد، که به آن ها اشاره می کنیم:

چرا ملل فاقد ایمان، زندگی مرفّه‏تری دارند؟!
 

Hamid Kamanbedast

پرسش :  من در حیرتم که چرا در عربستان که مهد اسلام است، حتی یک امامزاده هم وجود ندارد‌؟! ولی در کشور ما که به زور شمشیر مسلمان شده‌ایم، این همه امام زاده هست!

پاسخ :

فرض کنید که در عربستان امامزاده‌ای نباشد و در ایران باشد، چه ربطی دارد به این که ایرانیان به زور شمشیر مسلمان شدند و یا با عقل، علم و قلب ایمان آوردند – بالاخره هر غیر مسلمانی نیز می‌داند که اگر ملتی به زور جنگ ایمان آورده باشند، با جنگ بعدی ایمان خود را از دست داده و به دین و آیین دیگری ایمان می‌آورند، مثلاً پس از حمله مغول‌ها، سیصد سال استعمار و استثمار روس‌ها، انگلیس‌ها و امریکایی‌ها، از بیخ و بن بی‌دین می‌شوند، نه این که هم چنان و با علمی بیشتر و ایمانی راسخ‌تر، بر سر ایمان خود بمانند، اگر چه در هر عصری گروه گروه کشته شوند!


*- هر که بگوید ایرانی‌ها به خاطر حمله اعراب اسلام آوردند، خودش ایرانی نیست که ایمان نیاورده است – مضافاً بر این که به شعور یک ملت توهینی می‌کند که فقط مطلوب کفار و صهیونیست‌ها می‌باشد.

الف – هر غیر مسلمانی نیز می‌داند که حمله اعراب به ایران، در زمان خلیفه‌ی دوم رخ داده است، پس در آن زمان، امامزادگان زیادی (از فرزندان، نوه‌ها و نتیجه‌ها) وجود نداشتند که به ایران آمده باشند.

  

Hamid Kamanbedast