ROSHANGARAN

ROSHANGARAN

امیرالمؤمنین علی(ع) : اگر چشم بینا داشته باشید حقیقت را نشانتان داده اند ؛ اگر هدایت می طلبید شما را هدایت کرده اند؛ اگر گوش شنوا دارید حق را به گوشتان خواندند.

نویسندگان

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «برزخ» ثبت شده است

پرسش : لطفاَ "مرگ" را بگونه‌ای روان توضیح دهید، تا این واقعیتی که همگان با آن مواجه شده و می‌شوند را بهتر بشناسیم؛ البته با بیان خداوند متعال در قرآن کریم

 

پاسخ :

آدمی، هم خود را متولد می‌بیند و هم تولد دیگران را به چشم می‌‌بیند؛ و همچنین هم مرگ دیگران را به چشم می‌بیند و هم آن را برای خود گریز ناپذیر و حتمی می‌بیند؛ منتهی از تولد تعاریف مادی دارد، چرا که به دنیا آمدن جَنین و سپس حیات او در دنیا را با چشم مادی می‌بیند، اما از مرگ، به رغم تجربه‌ی همگانی، چیز زیادی نمی‌داند، چرا که به لحاظ مادی، تعریفی جز همان بی‌جان شدن بدن ندارد. از این رو، چاره‌ای نیست که بدانیم پروردگار عالَم، که مُحیی (زنده کننده) و مُمیت (میراننده) است، در مورد این واقعه‌ی عظیم چه می‌فرماید.

در مورد "مرگ" از منظر قرآن مجید (کلام وحی) و نیز آموزه‌های اسلامی در احادیث و روایات، کتاب‌ها نوشته‌اند و می‌توان نوشت؛ چرا که حادثه‌ای فراگیر، اما بس عظیم است، برای عموم هولناک و برای اولیاء الله، راحت جان است. لذا در این مجال، فقط به چند نکته به صورت اجمال بسنده می‌شود.

مرگ = موت

برخی گمان دارند که "مرگ = موت"، یک واژه‌ای است که به مُردن انسان و جدایی روح از بدنش اطلاق می‌گردد! در حالی که چنین نیست، بلکه "مرگ = موت"، خودش یک مخلوق است، خودش یک چیزی است و موجودیت دارد؛ چرا که فرمود: «الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَیَاةَ – [خداوند است] همان که موت و حیات (مرگ و زندگی) را خلق نمود / الملک، 2».

چیستی مرگ را کسی نمی‌داند، چرا که از ماده و مادی نیست که بتوان اوصاف، ابعاد یا رنگ و بویش را تعریف نمود، اما هر چه که هست، مانند جرعه‌ای شربت، چشیدنی است؛ چرا که فرمود: «کُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ – هر [موجود زنده‌ای] مرگ را می‌چشد / آل عمران، 185»

Hamid Kamanbedast

پرسش : آیا خیراتی که برای اموات انجام می‌شود به آنان می‌رسد (توضیح دهید)، آیا در این زمینه‌ی روایات محکم و مستندی داریم؟

پاسخ :

مرگ انتقال به عالم دیگری به نام برزخ است که پس از این انتقال رابطه‌ی متوفی با عالم ماده (دنیا)‌ به طور کلی منقطع نمی‌گردد، بلکه چون دیگر حضور، ارتباط، سخن و یا درخواستش قالب مادی ندارد، ما [زندگان] که محصور در جسم هستیم، آن را درک نمی‌کنیم.
کسی که از دنیا رفته است، تا مدت‌ها حتی تعلقاتش باقی می‌ماند و حتی اگر این تعلقات بسیار شدید باشد، موجب اذیت او می‌شود، چرا که حتی تا مدت‌ها مرگ خود را باور نمی‌کند.

از جمله ارتباطاتی که قطع نمی‌شود، ارتباط با عمل و آثار عمل است. چه عمل خوب و چه عمل بد و یا به تعبیر دینی، چه صواب و چه معصیت. چرا که هر عملی، دارای خواص و آثاری است که نه تنها با مرگ عامل (صاحب عمل)‌ از بین نمی‌رود، بلکه تا مدت‌ها و گاهی تا قیامت باقی می‌ماند. پس همان طور که خیر یا شر عملش در طول حیات به او می‌رسید و در ضمن ذخیره‌ی آخرتش نیز می‌شد، خیر یا شر آثار عمل نیز به او می‌رسد و ذخیره‌ی آخرت نیز می‌گردد. لذا همان طور که متوفی در برزخ با صورت اعمال خود زندگی می‌کند، صورت آثار اعمالش نیز به او می‌رسد و موجب رحمت یا زحمت بیشتر او می‌گردد. خداوند متعال می‌فرماید: من عمل و آثار عمل را می‌نویسم و همه را نزد امام آشکار جمع می‌کنم:
«إِنَّا نَحْنُ نُحْیِ الْمَوْتى‏ وَ نَکْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ وَ کُلَّ شَیْ‏ءٍ أَحْصَیْناهُ فی‏ إِمامٍ مُبینٍ» (یس - 12) 
ترجمه: ماییم که مردگان را زنده مى‏کنیم و آن چه کرده‏اند و آن چه از آثارشان بعد از مردن بروز مى‏کند همه را مى‏نویسیم و ما هر چیزى را در امامى مبین برشمرده‏ایم‏.

Hamid Kamanbedast