ROSHANGARAN

ROSHANGARAN

امیرالمؤمنین علی(ع) : اگر چشم بینا داشته باشید حقیقت را نشانتان داده اند ؛ اگر هدایت می طلبید شما را هدایت کرده اند؛ اگر گوش شنوا دارید حق را به گوشتان خواندند.

نویسندگان

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نامه عمل» ثبت شده است

پرسش : می‌گویند نامه‌ی اعمال ما هر دو شنبه و پنجشنبه به محضر امام عرضه می‌شود. اولاً سندش چیست؟ و ثانیاً آیا با ستارالعیوب بودن حق تعالی منافات ندارد؟
پاسخ :


البته که حق تعالی نظام آفرینش را بر اساس علم، حکمت و قدرت خود آفریده است و برای هر امری سازمان، تشکیلات و مسئولی از ملائک یا انسان‌ها و ... وجود دارد و همه‌ی اوامر و فیوضات الهی نیز از طریق حجت او در زمین می‌رسد و همه‌ی اعمال و دعاهای بندگان نیز از طریق حجت و خلیفه‌ی او در زمین صعود می‌کند.
الف - اولین دلیل و سند عرضه‌ی اعمال به امام هر عصر و زمانی، بیان حق تعالی در کلام وحی و تصریح قرآن مجید است که می‌فرماید: نه تنها اعمال، بلکه آثار هر عملی تا قیام قیامت را نزد «امام» جمع می‌کنیم:
«إِنَّا نَحْنُ نُحْیِ الْمَوْتى‏ وَ نَکْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُم وَ کُلَّ شَیْ‏ءٍ أَحْصَیْناهُ فی‏ إِمامٍ مُبینٍ» (یس - 12)
ترجمه: ماییم که مردگان را زنده مى‏کنیم و آن چه کرده‏اند و آن چه از آثارشان (حتی پس از مردن بروز مى‏کند) همه را مى‏نویسیم و ما هر چیزى را در امامى مبین برشمرده‏ایم‏.
هم چنین می‌فرماید: شما همه در محضر حجت خدا هستید و هر عملی که انجام دهید او (نبی و یا مؤمنین – ائمه – می‌بینند:
«وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ سَتُرَدُّونَ إِلى‏ عالِمِ الْغَیْبِ وَ الشَّهادَةِ فَیُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ» (التوبه - 105)
ترجمه: بگو (هر چه مى‏خواهید) بکنید که خدا عمل شما را خواهید دید، و همچنین رسول او و مؤمنان نیز، بزودى شما را بسوى داناى غیب و شهود مى‏برند، و خدا شما را از اعمالى که مى‏کردید خبر مى‏دهد.

 

Hamid Kamanbedast

پرسش : آیا خیراتی که برای اموات انجام می‌شود به آنان می‌رسد (توضیح دهید)، آیا در این زمینه‌ی روایات محکم و مستندی داریم؟

پاسخ :

مرگ انتقال به عالم دیگری به نام برزخ است که پس از این انتقال رابطه‌ی متوفی با عالم ماده (دنیا)‌ به طور کلی منقطع نمی‌گردد، بلکه چون دیگر حضور، ارتباط، سخن و یا درخواستش قالب مادی ندارد، ما [زندگان] که محصور در جسم هستیم، آن را درک نمی‌کنیم.
کسی که از دنیا رفته است، تا مدت‌ها حتی تعلقاتش باقی می‌ماند و حتی اگر این تعلقات بسیار شدید باشد، موجب اذیت او می‌شود، چرا که حتی تا مدت‌ها مرگ خود را باور نمی‌کند.

از جمله ارتباطاتی که قطع نمی‌شود، ارتباط با عمل و آثار عمل است. چه عمل خوب و چه عمل بد و یا به تعبیر دینی، چه صواب و چه معصیت. چرا که هر عملی، دارای خواص و آثاری است که نه تنها با مرگ عامل (صاحب عمل)‌ از بین نمی‌رود، بلکه تا مدت‌ها و گاهی تا قیامت باقی می‌ماند. پس همان طور که خیر یا شر عملش در طول حیات به او می‌رسید و در ضمن ذخیره‌ی آخرتش نیز می‌شد، خیر یا شر آثار عمل نیز به او می‌رسد و ذخیره‌ی آخرت نیز می‌گردد. لذا همان طور که متوفی در برزخ با صورت اعمال خود زندگی می‌کند، صورت آثار اعمالش نیز به او می‌رسد و موجب رحمت یا زحمت بیشتر او می‌گردد. خداوند متعال می‌فرماید: من عمل و آثار عمل را می‌نویسم و همه را نزد امام آشکار جمع می‌کنم:
«إِنَّا نَحْنُ نُحْیِ الْمَوْتى‏ وَ نَکْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ وَ کُلَّ شَیْ‏ءٍ أَحْصَیْناهُ فی‏ إِمامٍ مُبینٍ» (یس - 12) 
ترجمه: ماییم که مردگان را زنده مى‏کنیم و آن چه کرده‏اند و آن چه از آثارشان بعد از مردن بروز مى‏کند همه را مى‏نویسیم و ما هر چیزى را در امامى مبین برشمرده‏ایم‏.

Hamid Kamanbedast

The letters of leader
 -------------------------------------------------------------------------------------------------------

نامه رهبرانقلاب اسلامی ایران به جوانان اروپا وآمریکای شمالی

نامه اول

متن این نامه ازسایت www.abna24.com گرفته شده است

 

بسم‌ الله الرّحمن الرّحیم

به عموم جوانان در اروپا و امریکای شمالی

حوادث اخیر در فرانسه و وقایع مشابه در برخی دیگر از کشورهای غربی مرا متقاعد کرد که درباره‌ی آنها مستقیماً با شما سخن بگویم. من شما جوانان را مخاطب خود قرار میدهم؛ نه به این علّت که پدران و مادران شما را ندیده می‌انگارم، بلکه به این سبب که آینده‌ی ملّت و سرزمینتان را در دستان شما میبینم و نیز حسّ حقیقت‌جویی را در قلبهای شما زنده‌تر و هوشیارتر می‌یابم. همچنین در این نوشته به سیاستمداران و دولتمردان شما خطاب نمیکنم، چون معتقدم که آنان آگاهانه راه سیاست را از مسیر صداقت و درستی جدا کرده‌اند.

سخن من با شما درباره‌ی اسلام است و به‌طور خاص، درباره‌ی تصویر و چهره‌ای که از اسلام به شما ارائه میگردد. از دو دهه پیش به این سو ــ یعنی تقریباً پس از فروپاشی اتّحاد جماهیر شوروی ــ تلاشهای زیادی صورت گرفته است تا این دین بزرگ، در جایگاه دشمنی ترسناک نشانده شود. تحریک احساس رعب و نفرت و بهره‌گیری از آن، متأسّفانه سابقه‌ای طولانی در تاریخ سیاسی غرب دارد. من در اینجا نمیخواهم به «هراس‌های» گوناگونی که تاکنون به ملّتهای غربی القاء شده است، بپردازم. شما خود با مروری کوتاه بر مطالعات انتقادی اخیر پیرامون تاریخ، می‌بینید که در تاریخنگاری‌های جدید، رفتارهای غیر صادقانه و مزوّرانه‌ی دولتهای غربی با دیگر ملّتها و فرهنگهای جهان نکوهش شده است. تاریخ اروپا و امریکا از برده‌داری شرمسار است، از دوره‌ی استعمار سرافکنده است، از ستم بر رنگین‌پوستان و غیر مسیحیان خجل است؛ محقّقین و مورّخین شما از خونریزی‌هایی که به نام مذهب بین کاتولیک و پروتستان و یا به اسم ملیّت و قومیّت در جنگهای اوّل و دوّم جهانی صورت گرفته، عمیقاً ابراز سرافکندگی میکنند.

این به‌خودی‌خود جای تحسین دارد و هدف من نیز از بازگوکردن بخشی از این فهرست بلند، سرزنش تاریخ نیست، بلکه از شما میخواهم از روشنفکران خود بپرسید چرا وجدان عمومی در غرب باید همیشه با تأخیری چند ده ساله و گاهی چند صد ساله بیدار و آگاه شود؟ چرا بازنگری در وجدان جمعی، باید معطوف به گذشته‌های دور باشد نه مسائل روز؟ چرا در موضوع مهمّی همچون شیوه‌ی برخورد با فرهنگ و اندیشه‌ی اسلامی، از شکل‌گیری آگاهی عمومی جلوگیری میشود؟

شما بخوبی میدانید که تحقیر و ایجاد نفرت و ترس موهوم از «دیگری»، زمینه‌ی مشترک تمام آن سودجویی‌های ستمگرانه بوده است. اکنون من میخواهم از خود بپرسید که چرا سیاست قدیمی هراس‌افکنی و نفرت‌پراکنی، این‌بار با شدّتی بی‌سابقه، اسلام و مسلمانان را هدف گرفته است؟ چرا ساختار قدرت در جهان امروز مایل است تفکر اسلامی در حاشیه و انفعال قرار گیرد؟ مگر چه معانی و ارزشهایی در اسلام، مزاحم برنامه‌ی قدرتهای بزرگ است و چه منافعی در سایه‌ی تصویرسازی غلط از اسلام، تأمین میگردد؟ پس خواسته‌ی اوّل من این است که درباره‌ی انگیزه‌های این سیاه‌نمایی گسترده علیه اسلام پرسش و کاوش کنید.

خواسته‌ی دوم من این است که در واکنش به سیل پیشداوری‌ها و تبلیغات منفی، سعی کنید شناختی مستقیم و بی‌واسطه از این دین به دست آورید. منطق سلیم اقتضاء میکند که لااقل بدانید آنچه شما را از آن میگریزانند و میترسانند، چیست و چه ماهیّتی دارد. من اصرار نمیکنم که برداشت من یا هر تلقّی دیگری از اسلام را بپذیرید بلکه میگویم اجازه ندهید این واقعیّت پویا و اثرگذار در دنیای امروز، با اغراض و اهداف آلوده به شما شناسانده شود. اجازه ندهید ریاکارانه، تروریست‌های تحت استخدام خود را به عنوان نمایندگان اسلام به شما معرفی کنند. اسلام را از طریق منابع اصیل و مآخذ دست اوّل آن بشناسید. با اسلام از طریق قرآن و زندگی پیامبر بزرگ آن (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلّم) آشنا شوید. من در اینجا مایلم بپرسم آیا تاکنون خود مستقیماً به قرآن مسلمانان مراجعه کرده‌اید؟ آیا تعالیم پیامبر اسلام (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) و آموزه‌های انسانی و اخلاقی او را مطالعه کرده‌اید؟ آیا تاکنون به جز رسانه‌ها، پیام اسلام را از منبع دیگری دریافت کرده‌اید؟ آیا هرگز از خود پرسیده‌اید که همین اسلام، چگونه و بر مبنای چه ارزشهایی طیّ قرون متمادی، بزرگترین تمدّن علمی و فکری جهان را پرورش داد و برترین دانشمندان و متفکّران را تربیت کرد؟

من از شما میخواهم اجازه ندهید با چهره‌پردازی‌های موهن و سخیف، بین شما و واقعیّت، سدّ عاطفی و احساسی ایجاد کنند و امکان داوری بیطرفانه را از شما سلب کنند. امروز که ابزارهای ارتباطاتی، مرزهای جغرافیایی را شکسته است، اجازه ندهید شما را در مرزهای ساختگی و ذهنی محصور کنند. اگر چه هیچکس به‌صورت فردی نمیتواند شکافهای ایجاد شده را پر کند، امّا هر یک از شما میتواند به قصد روشنگریِ خود و محیط پیرامونش، پلی از اندیشه و انصاف بر روی آن شکافها بسازد. این چالش از پیش طراحی شده بین اسلام و شما جوانان، اگر چه ناگوار است امّا میتواند پرسش‌های جدیدی را در ذهن کنجکاو و جستجوگر شما ایجاد کند. تلاش در جهت یافتن پاسخ این پرسش‌ها، فرصت مغتنمی را برای کشف حقیقت‌های نو پیش روی شما قرار میدهد. بنابراین، این فرصت را برای فهم صحیح و درک بدون پیشداوری از اسلام از دست ندهید تا شاید به یمن مسئولیّت‌پذیری شما در قبال حقیقت، آیندگان این برهه از تاریخ تعامل غرب با اسلام را با آزردگی کمتر و وجدانی آسوده‌تر به نگارش درآورند.

 


سیّدعلی خامنه‌ای

۱۳۹۳/۱۱/۱


 

 

 

Letter 1

The following text has been taken from  www.abna24.com 

-------------------------------------------------------------------------------------------------------
 In the name of God, the Beneficent the Merciful

 To the Youth in Europe and North America,

The recent events in France and similar ones in some other Western countries have convinced me to directly talk to you about them. I am addressing you, [the youth], not because I overlook your parents, rather it is because the future of your nations and countries will be in your hands; and also I find that the sense of quest for truth is more vigorous and attentive in your hearts.

Hamid Kamanbedast

پرسش : اگر فردی در یک کشور دوری مانند کره شمالی به دنیا آمده باشد و در یک محیط بسته و در فرهنگ آن کشور بزرگ شود و هیچ امکانی برای شناخت حق و حقیقت نداشته باشد. به فرض که در اعصار گذشته نبی هم برای آنها آمده باشد، اما هیچ اثری از او باقی نمانده باشد ... حکم این فرد در قیامت چگونه است؟

پاسخ "


این سؤال بارها و بارها به اشکال متفاوت مطرح شده است، با مثال‌هایی از امریکای شمالی، چین، ژاپن ... و اکنون کره؛ و هر بار نیز پاسخ‌های مشروح ایفاد شده است.

الف – برخی با خواندن آیه‌هایی چون «فِی کُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا»، گمان می‌کنند که حتماً و یقیناً باید برای هر چند نفری که در یک جا جمع شده‌اند، یک نبی الهی آمده باشد! اما اصلاً چنین نیست.

باید دقت شود که اولاً معنای هر «امت»، و حتی هر «قوم»، الا و لابد یک ملیت (دیروزی یا امروزی)، یا اهالی یک عشیره نمی‌باشد، و ثانیاً معنای رسول (فرستاده)، الزاماً یک نبی‌ای که وحی را اخذ و ابلاغ کند نمی‌باشد.

ب – مقوله‌های «نبوت»، «رسالت» و «امامت» و تعریف و شرح وظایف هر کدام متفاوت است، به ویژه «امامت»، که وظیفه هدایت و رهبری مردم بر عهده‌ی این مقام می‌باشد. حال ممکن است گاهی هر سه مقام در یک نفر جمع شود، ممکن است جمع نشود.

به آیه ذیل دقت نمایید که چگونه این تفاوت‌ها را تشریح نموده و البته پاسخ سؤال در باره‌ی هدایت امت‌ها را نیز بیان داشته است:

Hamid Kamanbedast