ROSHANGARAN

ROSHANGARAN

امیرالمؤمنین علی(ع) : اگر چشم بینا داشته باشید حقیقت را نشانتان داده اند ؛ اگر هدایت می طلبید شما را هدایت کرده اند؛ اگر گوش شنوا دارید حق را به گوشتان خواندند.

نویسندگان

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تشیع» ثبت شده است

پرسش : نسبت جمعیت شیعه به جمعیت مردمان کره زمین شاید هفتاد به یک باشد و همه نیز خود را محق می‌دانند. آیا ساده لوحانه نیست که ما خود را منتخب خدا بدانیم.

پاسخ :


ما اسلام و تشیع را حق می‌دانیم و سعی می‌کنیم حق‌گرا باشیم، نه این که الزاماً خود را منتخب خدا بدانیم، چرا که حالا معلوم نیست که خود ما چقدر مسلمان و شیعه باشیم.

بدیهی است که اگر «حق» تعریفی نداشته باشد و برای تشخیص آن نیز ملاک و معیاری وجود نداشته باشد، همین وضعیت پیش می‌آید و هر کسی خود را محق می‌خواند و اگر داوری و قضاوت لازم آید نیز ملاک‌های باطل محک تشخیص حق می‌شوند، ملاک‌هایی چون قدرت و اکثریت.

اگر به اندیشه‌های غربی توجهی کنید، همیشه چه به صورت مستقیم و چه غیر مستقیم «قدرت» را ملاک «حقانیت» بر شمرده‌اند – همیشه حق با کسی است که دارای قدرت بیشتری است و می‌تواند خواسته‌اش را با زور محقق و نظرش را با زور القا نماید. البته تا نیم قرن پیش که به نفع‌شان بود، «اکثریت» را ملاک تشخیص «حقانیت» قرار داده بودند، اما از دوره‌ای که احساس کردند اکثریت در کشور خودشان و بالتبع اکثریت در جهان با صاحبان «قدرت»، سیاست‌ها و عملکردهای‌شان مخالف هستند، مدعی شده‌اند که دیگر «اکثریت» ملاک نیست و اساساً اکثریت نا مطلع نباید بیایند در یک امر تخصصی شرکت کرده و نظر بدهند، به ویژه در عرصه سیاست، ثروت  و قدرت.

 

 

Hamid Kamanbedast

پسش : برخی ازاهل سنت می‌گویند: ما سنت خود را از سنت پیامبر (ص) گرفته‌ایم، شما شیعیان چی؟
پاسخ :


این ادعا جدید نیست، هر چند که در برهه‌ای مجدداً مطرح می‌شود. بالاخره (نه اهل تشیع یا تسنن واقعی)، بلکه دست‌اندرکاران ضد تبلیغ جهت تشدید اختلافات، چنین محاسبه می‌کنند که در هر نسلی (هر پنج یا حتی سه سالی)، یگ مخاطبین جدیدی وارد عرصه می‌شوند که شبهات و پاسخ‌ها را نشنیده‌اند و یا امکانات و تجهیزات جدیدی برای گسترش شعاع شبهه و اختلاف به بازار می‌آید؛ پس می‌شود روی فکر و ذهن آنها کار کرد.

ما بخیل نیستیم، دعا می‌کنیم که چنین باشد. اصلاً باید که چنین باشد. همه مسلمانان از هر مذهبی که هستند، باید به سنّت رسول الله صلوات الله علیه و آله تأسی کنند. چرا که خداوند متعال ایشان را نبی، رسول، اسوه‌ی حسنه (الگو) و رهبر امت مسلمان قرار داد و فرمود که او را جز برای اطاعت نفرستاده‌ام. «وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلاَّ لِیُطَاعَ بِإِذْنِ اللّهِ ... - و ما هیچ رسولى را نفرستادیم مگر آنکه به اذن الهی (یارى و توفیق) خدا از وى اطاعت شود / النساء، 64». و از این رو مکرر و مؤکد امر به اطاعت از خدا و رسول نمود و مشمول رحمت الهی قرار گرفتن را مرهون این اطاعت فرمود:

«وَأَطِیعُواْ اللّهَ وَالرَّسُولَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ - و خدا و پیامبر را فرمان برید تا مورد رحمت قرار گیرید / آل‌عمران، 132»

Hamid Kamanbedast

پرسش : ظهور – آیا اعتقاد به جهانی شدن اسلام «تشیع»، با در نظر گرفتن قلت مسلمان (به ویژه شیعیان) در مقابل سایر ادیان و مذاهب، با واقعیت فاصله ندارد؟

‌ادامه سؤال: و حتی در صورتی که بپذیریم باظهور امام زمان"عج" این اتفاق خواهدافتاد، آیا واقعا این گونه جهانی شدن (با ظهور آقا، معجزه و خواست خدا) نقش شیعیان و مسلمانان را در طول این حداقل 1400سال زیر سوال نمی‌برد؟ واضح‌تر بگویم وضعیت فعلی جهان رنگ وبویی از جهانی شدن اسلام و به ویژه تشیع ندارد و اگر قرار است اسلام و تشیع باظهور آقاجهانی شود، پس گذشت این همه سال و نقش شیعیان دراین وسط چگونه توجیه می‌شود؟

پاسخ :

 

وقتی چندین مبحث گوناگون که هر یک باید در موضع خود مطرح و مورد بررسی قرار گیرند، در یک سؤال طرح می‌شود، ذهن دچار خلط مبحث می‌گردد و پاسخ دهنده نیز نمی‌تواند در یک مجال کوتاه، ابتدا به تفکیک موضوعی پرداخته و سپس تک به تک پاسخ ایفاد نماید. در هر حال توجه شود: الف – وقتی دیدید همه ادیان، فرق، مذاهب و کلاً همه مردم در اصلِ یک حقیقتی مشترکند و فقط در مصداق آن اختلاف دارند، بدانید که آن حقیقت فطری است، پس وجود دارد. مثل موضوع پرستش خدا؛ همه پرستنده هستند، حال یا الله را می‌پرستند و یا غیر الله را [بت، گوساله، طاغوت یا هوای نفس] را می‌پرستند و انسانی که پرستنده نباشد، وجود ندارد؛ پس اگر انسان فطرتاً پرستنده است، معلوم می‌شود که معبودی هست – هم چنین است مسئله دین؛ مسلمان مؤمن دین دارد، کافر ملحد نیز دین دارد – همین‌طور است مقوله امامت و امام، که همگان "امام" دارند، حال یا امام حق باشد و یا امام باطل؛ و هم چنین همگان چه مسلمان، چه مسیحی، چه یهودی و چه حتی کفار و ملحدین، آخرالزمانی به همین شکل را مفروض داشته و یا به آن اعتقاد دارند .

Hamid Kamanbedast