پرسش
نظرتان راجع به این اظهار نظر چیست؟
اینکه میگویند زن حجاب داشته باشد تا مرد به گناه نیفتد مثل این است که بگویند خورشید نتابد تا بستنیهایتان آب نشود.
پاسخ
آن که با این تشبیهها و تمثیلهای غلط، چنین جملهی سبکی را بیان داشته، نه خورشید، نور و حرارتش را شناخته – نه زن و مرد و شهوت را شناخته و نه حجاب را، چه رسد به اسلام، قرآن کریم و معارف حقه را.
چهار حجاب فهم و ایمان:
یک - یکی از ظالمانهترین مواضع و رفتارها این است که انسان از خودش چیزی بگوید و آنه را به دیگران نسبت دهد، چه رسد به این که به خدا، اسلام و قرآن کریم نسبت دهد.
« وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ وَهُوَ یُدْعَى إِلَى الْإِسْلَامِ وَاللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ » (الصف، 7)
ترجمه: چه کسی ظالمتر است از آن کس که بر خدا دروغ بسته در حالی که دعوت به اسلام میشود؟! خداوند گروه ستمکاران را هدایت نمیکند!
دو - و یکی از جاهلانهترین کارها، این است که انسان در آن چه نمیداند، به عنوان یک صاحبنظر ورود نماید و سخن بگوید:
« وَلَا تَقْفُ مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ کُلُّ أُولَئِکَ کَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا » (الإسراء، 36)
ترجمه: و چیزى را که بدان علم ندارى دنبال مکن (بر آن ایستادگی مکن و از آن پیروی منما)، زیرا گوش و چشم و قلب، همه مورد پرسش واقع خواهند شد.
سه - و بدتر، این است که کسی مستند به همان جهلش، با القائات نادرست، به گمراه کردن مردم نیز بپردازد!
« إِذْ تَلَقَّوْنَهُ بِأَلْسِنَتِکُمْ وَتَقُولُونَ بِأَفْوَاهِکُمْ مَا لَیْسَ لَکُمْ بِهِ عِلْمٌ وَتَحْسَبُونَهُ هَیِّنًا وَهُوَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِیمٌ » (النّور، 15)
ترجمه: به خاطر بیاورید زمانی را که این شایعه را از زبان یکدیگر میگرفتید (به یک دیگر منتقل و القا میکردید)، و با دهان خود سخنی میگفتید که به آن یقین نداشتید؛ و آن را کوچک میپنداشتید در حالی که نزد خدا بزرگ است!
چهار - و از همه بدتر این است که انسان حقتیقت را بداند، اما به خاطر امیال و عداوتش، به مخالفت و دشمنی برخیزد:
« أَفَتَطْمَعُونَ أَنْ یُؤْمِنُوا لَکُمْ وَقَدْ کَانَ فَرِیقٌ مِنْهُمْ یَسْمَعُونَ کَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ یُحَرِّفُونَهُ مِنْ بَعْدِ مَا عَقَلُوهُ وَهُمْ یَعْلَمُونَ »
ترجمه: آیا طمع (انتظار) دارید که [اینان] به شما ایمان بیاورند با آنکه گروهى از آنان سخنان خدا را مى شنیدند سپس آن را بعد از فهمیدنش تحریف میکردند و خودشان هم مىدانستند؟!
حکمت حجاب زنان:
یک عده دوست ندارند که حکمت احکام خداوند علیم و حکیم را بدانند، بفهمند، درک و باور کنند؛ از این رو ابتدا خودشان برای آن حکمتی مطلق میسازند و پس از نسبت دادن آن به حُکم خدا، شدیداً به آن میتازند و آن چه را خود بافتهاند، به شدت رد میکنند!
●- آیا خداوند فرمود که حکمت و تنها دلیل "حجاب برای بانوان" این است که آقایان تحریک نشوند؟! خداوند متعال دو حکمت اصلی را بر میشمرد که یکی «خوب شناخته شدن، شناخته شدن به کرامت و بزرگی» است و دیگری «ممانعت از آزار» و البته آزار نیز فقط جنسی نیست.
●- همانقدر که دون شأن انسان مرد است که او را به قد و قامت، دور بازو یا طول شانهاش بشناسند، نه به انسانیت، علم، کرامت، شعور، فهم و سایر ارزشهای انسانی، برای یک خانم نیز بسیار دون شأن است که او را به سایز دور سینه یا کمرش و یا شکل اندام و جذابیتهای جنسیاش بشناسند.
●- مضافاً بر این که شخصیت و حیای فطری و ذاتی زن، ایجاب نمود که اگر مردم (اعم از زن و مرد)، دوشیزه یا خانمی را ببینند که برای منظر عمومی، آرایش تحریک کننده جنسی نموده – لباس نازک، چسبان و بدننما و چه بسا شرمآور (مثل ساپورتها) پوشیده – همین طور که به خیابان آمده تا مثلاً سیبزمینی بخرد، با عشوه راه میرود و حرف میزند، و از هر رهگذری دلبری میکند و هر بییندهای را تحریک جنسی مینماید، اگر او را لاابالی ندانند، دست کم بیشخصیت، سخیف و بیحرمت میشناسند.
●- همین شناخت ابتدایی و کلی که با نگاه حاصل میگردد، سبب آزار و اذیت زن میشود، خواه آزار در همین حد باشد که بداند همه به چشم شهوت به او نگاه میکنند – خواه تا این حد باشد که دیگران (مردان بیتقوا)، هر گونه تعرضی به او [از فریب و اغفال گرفته تا ...] را برای خود مجاز بدانند، و خواه این باشد که دچار بیماریهای کمبود، خودناباوری و رذیلتهای اخلاقی شود و خود نداند. اینها همه آزار است.
وجه نخست احکام:
بنابراین، وجه نخست تمامی احکامی فردی و اجتماعی اسلام [از طهارت و نماز و روزه گرفته، تا حجاب و احکام تجاری و حتی جهاد و تلاش در راهخدا و کسب علم و تقوا و ...]، در درجهی اول متوجه امنیت، اخلاق، تقوا و بالتبع رشد و کمال خود شخص است، سپس در تعاملات و ارتباطات، به واسطه اثراتش، متوجه دیگران و جامعه میگردد.
تا انسان سالم نباشد، جامعه سالم نخواهد بود و البته بیماریهای اعتقادی، قلبی، اخلاقی و رفتاری، چون فساد برانگیز است، واگیر دارد و جامعه را مبتلا میکند، پس حقوق جامعه نیز باید لحاظ گردد.
حکمتی از حجاب در نظام هستی:
اگر به عالم خلقت نگاه کنید، همه چیز در حجاب و حجاب در حجاب است، جز برای اهل و محرمش. جمال، اسم خداوند متعال است و رخ نمودن جمال، حجاب در حجاب است.
عالَم همه مظهر جمال (زیبایی) اوست، لذا حتی آن چه میبینیم و در معرض دید همگان قرار دارد نیز در حجاب است، و هر کس محرمتر باشد، حجابها بیشتر برای او کنار میرود.
شما وقتی به یک کوه، جنگل یا دشت سرسبز، یا رود و دریا و اقیانوس مینگرید، چه میبیند؟! ظاهری که باطن و اسرار باطن را پوشانده است. پوست بدن نیز همینطور است و هم چنین است تمامی حقایق عالم هستی.
همین خورشیدی که مثال آورده، برای عموم در حجاب است و هر کس به آن علم و شناخت بیشتری پیدا کرد، محرمتر میگردد و بهرههای بیشتری میبرد.
وقتی به قرآن کریم، نماز، روزه یا جهاد مینگرید، چه میبینید؟! ظاهری که اسرار بسیاری را در نهان خود دارد و هیچظاهربینی به آنها واقف نشده و نظر نمیاندازد، مگر آن که به واسطه معرفت و ایمان و عمل صالح، "محرم" گردد.
زن نیز مظهر جمال الهی است، نه البته نه ظاهرش به عنوان یک انسان مؤنث در مقابل یک انسان مذکر، بلکه وجودش مظهر جمال است و جمال همیشه در حجاب است، مگر برای اهلش (محرم).
اما، نباید فراموش کنیم همانگونه که باطن در ظاهر پدیدار میگردد، ظاهر نیز در باطن اثر میگذارد، چنان که ظاهر نماز نیز رفتارها و گفتارهایی است که با اعضا و جوارح انجام میپذیرد، اما باطن را به معراج میبرد.
حجاب ظاهر نیز [چه برای مرد و چه برای زن]، در چارچوبهایی که برای تنهایی، تفکیک محارم (مثل پدر و مادر، همسر و فرزند و ...)، و نیز غیر محارم تعریف شده، همین گونه است و تنها حکمتش آب شدن بستنی نمیباشد.