پرسش : دین پیامبر (ص) قبل از اسلام چه بوده است؟ اگر میگویید به دین ابراهیم (ع) بودهاند، پس چرا به دین مسیحی که دین ماقبل است نبودهاند، مگر ادیان همه انبیای اولی العزم جهانی نبوده است؟
پاسخ :
الف - اگر چه امروزه یهودیت و مسیحیت در سرتاسر جهان نفوذی دارند، اما به هیچ وجه آنان پیامبر جهانی نبودهاند. چنان چه قرآن کریم در آیات متفاوتی بیان داشته است که حضرت موسی علیهالسلام را برای قوم بنیاسرائیل ارسال نموده است و هم چنین است حضرت عیسی علیهالسلام.
«وَ آتَیْنا مُوسَى الْکِتابَ وَ جَعَلْناهُ هُدىً لِبَنی إِسْرائیلَ أَلاَّ تَتَّخِذُوا مِنْ دُونی وَکیلاً» (الإسراء - 2)
ترجمه: و به موسى کتاب تورات را فرستادیم و آن را وسیله هدایت بنى اسرائیل قرار دادیم تا غیر من که خداى عالمم هیچکس را حافظ و نگهبان فرا نگیرند.
«وَ إِذْ قالَ عیسَى ابْنُ مَرْیَمَ یا بَنی إِسْرائیلَ إِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْکُمْ مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیَّ مِنَ التَّوْراةِ وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ یَأْتی مِنْ بَعْدِی اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جاءَهُمْ بِالْبَیِّناتِ قالُوا هذا سِحْرٌ مُبینٌ» (الصف - 6)
ترجمه: و چون عیسى بن مریم به بنى اسرائیل گفت: من فرستاده خدا به سوى شمایم در حالى که کتاب آسمانى قبل از خود یعنى تورات را تصدیق دارم و به آمدن رسولى بعد از خودم که نامش احمد است بشارت مىدهم ولى همین که آیات روشن برایشان آورد گفتند این سحرى است آشکار.
ب – خداوند متعال چند دین متفاوت نفرستاده است و دین همهی انبیای الهی نیز «اسلام» بوده است. آن چه که تغییر داشته «شریعت» به معنای باید و نبایدهای الزام شده به هر قوم در هر عصر به مقتضای شرایط زمانی و مکانی بوده است و تفاوت شریعت اسلام نیز همان تفاوت باید و نبایدها به مقتضای زمان و مکان این دین است که آخرین دین و جهانی میباشد. پس همهی انبیای الهی موحد و مسلمان بودند و امت خود را نیز به توحید و اسلام دعوت کردهاند (به آیات ذیل دقت شود):
«إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ وَ مَا اخْتَلَفَ الَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ إِلاَّ مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ وَ مَنْ یَکْفُرْ بِآیاتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَریعُ الْحِسابِ» (آل عمران - 19)
ترجمه: همانا دین نزد خدا تنها اسلام است، و اهل کتاب در آن اختلاف نکردند مگر بعد از آنکه به حقانیت آن یقین داشتند و خصومتى که در بین خود داشتند وادار به اختلافشان کرد و کسى که به آیات خدا کفر بورزد باید بداند که خدا سریع الحساب است
«شَرَعَ لَکُمْ مِنَ الدِّینِ ما وَصَّى بِهِ نُوحاً وَ الَّذی أَوْحَیْنا إِلَیْکَ وَ ما وَصَّیْنا بِهِ إِبْراهیمَ وَ مُوسى وَ عیسى أَنْ أَقیمُوا الدِّینَ وَ لا تَتَفَرَّقُوا فیهِ کَبُرَ عَلَى الْمُشْرِکینَ ما تَدْعُوهُمْ إِلَیْهِ اللَّهُ یَجْتَبی إِلَیْهِ مَنْ یَشاءُ وَ یَهْدی إِلَیْهِ مَنْ یُنیبُ» (الشوری - 13)
ترجمه: برایتان از دین همان را تشریع کرد که نوح را بدان توصیه فرمود، و آنچه ما به تو وحى کردیم و به ابراهیم و موسى و عیسى توصیه نمودیم این بود که دین را بپا بدارید، و در آن تفرقه نیندازید. آنچه که شما مشرکین را به سویش دعوت مىکنید بر آنان گران مىآید، و این خدا است که هر کس را بخواهد براى تقرب به درگاه خود برمىگزیند، و کسانى را به سوى خود هدایت مىکند که همواره در امور به او مراجعه نمایند.
«ما کانَ إِبْراهیمُ یَهُودِیًّا وَ لا نَصْرانِیًّا وَ لکِنْ کانَ حَنیفاً مُسْلِماً وَ ما کانَ مِنَ الْمُشْرِکینَ» (آل عمران - 67)
ترجمه: ابراهیم نه یهودى بود و نه نصرانى بلکه بر طریق فطرت مسلم بود و از مشرکین نبود.
ب – و اما اگر چه پیامبر اعظم، حضرت محمد مصطفی صلوات الله علیه و آله در چهل سالگی مبعوث شدند، اما این گونه نبوده که قبل از آن مانند یک فرد عادی بودند و بعد یک دفعه مبعوث شدند! بلکه ایشان از همان ابتدا نبیالله بودند، اما در چهل سالگی به سوی خلق گسیل گردیدند. چنان چه خود ایشان میفرمایند:
«کنت اول الانبیاء فی الخلق و آخرهم فی البعث» - من از جهت آفرینش در بین انبیا، نفر اول بودم و در مبعوث شدن خاتم و آخرین آنها هستم. (ابن کثیر، سیره پیامبر، ج 1، ص 289 و 318)
در تواریخ متفاوت ثبت است که علمای یهود و نصاری بر اساس کتاب خودشان و نقل هایی که از حضرات موسی و عیسی علیهماالسلام شنیده بودند، علائم و نشانههای پیامبر آخرالزمان را میشناختند، لذا در کودکی هم که ایشان و علائم را دیدند، فهمیدند که او همان پیامبر موعود است. تا آنجا که خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید:
«الَّذینَ آتَیْناهُمُ الْکِتابَ یَعْرِفُونَهُ کَما یَعْرِفُونَ أَبْناءَهُمُ الَّذینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فَهُمْ لا یُؤْمِنُونَ» (الأنعام - 20)
ترجمه: آنان که ما کتابشان دادیم رسول اللَّه را مىشناسند همانطورى که فرزندان خود را مىشناسند، و کسانى که به نفس خود زیان کردهاند ایمان نمىآورند.
و در آیهی دیگری (البقره – 146) تأکید شده که قرآن را میشناسند، مانند شناختن فرزندانشان. حال چطور ممکن است که وقتی ایشان 5 ساله بودند، علمای یهودی و مسیحی میدانستند که او پیامبر است، اما خود تا چهل سالگی نداند که «نبیالله» است؟!
بدیهی است کسی که برای نبوت برگزیده شده است، از همان بدو تولد آراسته به عصمت و علم لدنی و تربیت الهی است، نه این که دفعتاً به این مقام برسد. و روایات نیز تصریح و تأکید بر همین معنا دارند.
امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرمایند:
«بعث الله محمدا رسول الله(ص) لانجاز عدته و تمام نبوته ماخوذا علی النبیین میثاقه»
ترجمه: خداوند سبحان برای وفای به وعده خود و کامل کردن نبوتش، محمد رسول خویش را مبعوث ساخت در حالی که از همه پیامبران [برای بشارت دادن به آمدنش] پیمان گرفته شده بود.» (نهج البلاغه – خ 1)
و نیز میفرمایند:
«لقد قرن الله به (ص) من لدن ان کان فطیما اعظم ملک من ملائکته یسلک به طریق المکارم و محاسن اخلاق العالم لیله و نهاره»
ترجمه: از همان زمان که رسول خدا از شیر باز گرفته شد، خداوند بزرگترین فرشته از فرشتگان خود را با او قرین ساخت، تا شب و روز وی را به راههای مکارم و طرق اخلاق نیک جهان سوق دهند.»
پس، انبیای الهی و به ویژه رسولان از همان بدو تولد تحت تربیت الهی هستند. لذا هیچ ضرورتی ندارد که پیامبر اکرم (ص) تا قبل از بعثت به شریعت پیامبر دیگری باشد. بلکه ایشان مانند همهی انبیای الهی موحد و مسلمان بودند و بنا به تعلیم و امر الهی به شریعت (تکالیف) خود عمل مینمودند.
www.x-shobhe.com