پرسش : وقت دعا فکر میکنم، خدا همه چیز را آفریده و به خودمان واگذار کرده است و دعا یا توکل تلقیناتی است برای فریب خودمان؟
پاسخ :
آیا این گمان خطا خودش یک تلقین کاذب نیست؟ به کدام یا به چه استدلال عقلانی و منطقیای مبتنی و متکی است؟
دقت شود، اگر کسی اعتقادی به خدا نداشته باشد، نباید اصلاً در خصوص توکل، توسل، دعا و ... که به خدا و فعل خدا و چگونگی ارتباط انسان با خدا بر میگردد، تفحص و بحث کند، چرا که اصل را قبول ندارد تا فرع متعلق به آن را قبول داشته باشد یا مورد تفکر و بحث قرار دهد و باید تحقیق و تفکر خود را از نقطهی دیگری آغاز نماید. اما اگر کسی خدا را قبول داشته باشد، با شناختی که از خالق علیم، حکیم و قادر دارد، میفهمد که آفریدن جهان و رها کردن آن، کاری عبث و غیر حکیمانه است و چنین کارهایی از خدا صادر نمیگردد و او منزه (سبحان) از این نقصها میباشد. لذا هم خلق کرده و هم «ربوبیّت» مینماید. چنان چه فرمود:
«أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاکُمْ عَبَثًا وَأَنَّکُمْ إِلَیْنَا لَا تُرْجَعُونَ * فَتَعَالَى اللَّهُ الْمَلِکُ الْحَقُّ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْکَرِیمِ» (المؤمنون، 115 و 116)
ترجمه: آیا پنداشتید که شما را بیهوده آفریده ایم و اینکه شما به سوى ما بازگردانیده نمىشوید * پس والاست خدا فرمانرواى برحق خدایى جز او نیست [اوست] پروردگار عرش گرانمایه.
«وَ قَالَتِ الْیَهُودُ یَدُ اللّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَیْدِیهِمْ وَ لُعِنُواْ بِمَا قَالُواْ بَلْ یَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ یُنفِقُ کَیْفَ یَشَاءُ وَلَیَزِیدَنَّ کَثِیرًا مِّنْهُم مَّا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ طُغْیَانًا وَکُفْرًا وَأَلْقَیْنَا بَیْنَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاء إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ کُلَّمَا أَوْقَدُواْ نَارًا لِّلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللّهُ وَیَسْعَوْنَ فِی الأَرْضِ فَسَادًا وَاللّهُ لاَ یُحِبُّ الْمُفْسِدِینَ» (المائده، 64)
ترجمه: و یهود گفتند دستخدا بسته است، دستهاى خودشان بسته باد و به [سزاى ] آن چه گفتند از رحمتخدا دور شوند بلکه هر دو دست او گشاده است هر گونه بخواهد مىبخشد و قطعاً آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو فرود آمده بر طغیان و کفر بسیارى از ایشان خواهد افزود و تا روز قیامت میانشان دشمنى و کینه افکندیم هر بار که آتشى براى پیکار برافروختند خدا آن را خاموش ساخت و در زمین براى فساد مىکوشند و خدا مفسدان را دوست نمىدارد.
ب – همان خدایی که خلق نموده و فرموده که بیهوده، عبث و بازیچه نیافریدم، مکرر تصریح نموده که من «ربّ العالمین» و «ربّ السّماوات و الارض» و «ربّکم» هستم و ربّ یعنی صاحب اختیار و تربیت کننده امور. پس کنار نکشیده است.
ب/1 – همان خدایی که عالم هستی را خلق و ربوبیّت مینماید و در برخی از امور به انسان اختیار داده است و بر این عالم نظمی پایدار و یک پارچه استوار نموده است و قوانینی چون جاذبه و دافعه، علت و معلول، تأثیر و تأثر، محرک و حرکت و ...، را مستولی نموده است، از یک سو فرموده که به انسان چیزی به جز نتیجهی تلاشاش نمیرسد:
«وَ أَن لَّیْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَی * وَأَنَّ سَعْیَهُ سَوْفَ یُرَى * ثُمَّ یُجْزَاهُ الْجَزَاء الْأَوْفَى * وَأَنَّ إِلَى رَبِّکَ الْمُنتَهَى» (النّجم، 39 تا 42)
ترجمه: و این که براى انسان جز حاصل تلاش او نیست * و [نتیجه] کوشش او به زودى دیده خواهد شد * سپس هر چه تمامتر وى را پاداش دهند * و این که پایان [کار] به سوى پروردگار توست.
و هم چنین فرموده: «إِنَّ اللّهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ – الرّعد، 11» یعنی: «در حقیقتخدا حال قومى را تغییر نمىدهد تا آنان حال خود را تغییر دهند»
ب/2 – و از سوی دیگر فرموده یکی از قوانین جاری، یکی از قوانین علت و معلول و تأثیر و تأثر، دعا است. لذا امر به دعا نموده و با تأکید بر ربوبیت خود فرموده: بخوانید مرا تا استجابت کنم شما را و دعا نکردن را کبر خوانده است:
«وَ قَالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِینَ» (غافر، 60)
ترجمه: و پروردگارتان فرمود مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم در حقیقت کسانى که از پرستش من کبر مىورزند به زودى خوار در دوزخ در مىآیند.
و هم چنین تأکید نمود که اگر این دعاها نباشد، پروردگار (ربّ) هیچ اعتنایی به شما نمیکند و اگر او اعتنایش را بردارد، آن وقت عذاب لازم و ضروری میشود:
«قُلْ مَا یَعْبَأُ بِکُمْ رَبِّی لَوْلَا دُعَاؤُکُمْ فَقَدْ کَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ یَکُونُ لِزَامً» (الفرقان، 77)
ترجمه: بگو اگر دعاى شما نباشد پروردگارم هیچ اعتنایى به شما نمىکند در حقیقتشما به تکذیب پرداختهاید و به زودى [عذاب بر شما] لازم خواهد شد.
پ – دقت کنید که انسان ذاتاً فقیر، نیازمند، ناقص و عاشق کمال است. پس چه بخواهد و چه نخواهد، دائم در حال «دعا - خواستن» است. چه آن را به زبان بیاورد و چه نیاورد و چه از خدا بخواهد و چه از غیر خدا بخواهد و چه گمان کند همه امور به دست خودش است.
پس، کسی گمان نکند که اگر در ذهنش خدا را تعطیل کرد، ربوییّتش را نفیکرد، گمان کرد که همه چیز به خودش واگذار شده است و ...، دیگر دعا ندارد، بلکه همان دعا را به زبان، به قلب یا به عمل نزد دیگران میبرد، چرا خودش ذاتاً فقیر است و اگر داشت که دیگر دعایی نداشت.
www.x-shobhe.com