ROSHANGARAN

ROSHANGARAN

امیرالمؤمنین علی(ع) : اگر چشم بینا داشته باشید حقیقت را نشانتان داده اند ؛ اگر هدایت می طلبید شما را هدایت کرده اند؛ اگر گوش شنوا دارید حق را به گوشتان خواندند.

نویسندگان

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مهربانی» ثبت شده است

پرسش :بسیار می‌بینیم که ثروت فرد ربا دهنده همواره در حال افزایش است! آیا این واقعیت با آیه‌ای که ناظر به محو و نابودی ثروتی است که از ربا به دست می‌آید، ناهمخوان نیست؟!

پاسخ


آنچه در پرسش آمده موضوعی است که در روایات از معصومان(ع) نیز پرسیده شده است:
1. از امام صادق(ع) پرسیدند: گاه می‌بینیم که مردى ربا می‌خورد و با این وجود بر مال و ثروتش نیز افزوده می‌شود؟ آن‌حضرت فرمود: حتی اگر مال و ثروتش هم افزایش یابد، خداوند دین او را از بین می‌بَرَد(و چه بی‌برکتی بدتر از این!).[1]
2. فردی از حضرتشان درباره آیه «خداوند ربا را می‌کاهد و صدقات را فزونى می‌بخشد»،[2] توضیح خواست و عرضه داشت: گاه فرد رباخواری را می‌بینم که بر ثروتش افزوده می‌شود؟! امام ششم(ع) پاسخ فرمود: «کدام نابودى و بی‌برکتى بدتر از این‌که یک درهم ربا(در صورت توبه نکردن)، تمام دینش را نابود می‌کند. و حتی اگر توبه کند(چون باید مبلغ ربا را به صاحبانش برگرداند) ثروتش از دست رفته و فقیر می‌شود».[3]
این دو روایت در پاسخ به افزایش موردی و فردی ثروت برخی رباخواران است که برای برخی از اصحاب، ایجاد شبهه کرده و آن‌را مخالف با واقعیات موجود پنداشته بودند. امام معصوم در صدد بیان این واقعیت بودند که حتی در این افزایش‌های موردی نیز می‌توان آیه مورد نظر را توجیه کرد و به عبارت دیگر، این روایات همخوان با آیه 39 سوره روم است که می‌فرماید: اموال ربا حتی اگر ثروت برخی انسان‌ها را در این دنیا افزون کند، اما همین ثروت با نگاهی معنوی، هیچ رشدی نکرده است.
به هر حال، این روایات بیانگر آن نیستند که از نظر اسلام، رباخواری هیچ ارتباطی با افزایش و کاهش ثروت در دنیا نداشته و تنها آثار زیانبار معنوی را در پی خواهد داشت.
برای توضیح بیشتر مطلب باید به این نکته توجه کنیم که اگر مانند یک معادله تغییرناپذیر ریاضی، رباخواری همواره کاهش و نابودی ثروت مادی را به دنبال داشت، هیچ فردی به دنبال آن نرفته و خودداری از این رفتار، فضیلت و مزیتی برای پرهیزگاران ارزیابی نمی‌شد.
اما جدا از افزایش‌های موردی ثروت رباخواران، اصل «ربا» آفتی بزرگ برای رشد اقتصادی افراد و جوامع در همین دنیا است. در همین آیه شریفه نیز «ارزش افزوده صدقات» و «کاهش ارزش ربا» به گونه‌ای در برابر یکدیگر قرار گرفته‌اند که نشانگر آن می‌باشند که افزایش‌یافتن اموالی که صدقه آن پرداخت شده و کاهش ارزش اموال ناشی از ربا مختص به آخرت نیست و در این دنیا نیز باید چنین پیامدی را برای ربا متصور دانست.
یکى از خصوصیات صدقات، این است که رشد و نمو می‌کند و چنین رشدی لازمه قهرى صدقه است و از آن جداشدنى نیست؛ چون باعث جلب محبت و دوستی افراد جامعه خواهد شد. امنیت را گسترش داده و دل‌ها را از این‌که به سوى غصب، دزدى، افساد و اختلاس بگراید، باز خواهد داشت و نیز بیشتر راه‌هاى فساد و فناى اموال را خواهد بست، همه اینها باعث می‌شود که مال آدمى در دنیا هم زیاد و چند برابر گردد.
اما یکى از خواص ربا کاهش مال و فناى تدریجى آن است؛ بدین بیان: ربا باعث قساوت قلب و خسارت می‌شود و این دو باعث کینه و دشمنی و بدگمانی می‌گردد و امنیت اجتماعی و اقتصادی را سلب نموده و افراد را تحریک می‌کند تا از هر راه و وسیله‌اى که ممکن باشد از یکدیگر انتقام بگیرند، باعث تفرقه و اختلاف می‌شود و گسترش چنین جو منفی در جامعه، راه‌هاى فساد و زوال و تباهى مال را می‌گشاید و کمتر مالى یافت می‌شود که از آفت و یا خطر زوال محفوظ بماند.
همه اینها براى این است که صدقه و ربا هر دو با زندگى طبقه محروم و محتاج تماس دارد؛ زیرا احتیاج به ضروریات زندگى، احساسات باطنى آنان را تحریک کرده و در اثر وجود عقده‌ها و خواسته‌هاى ارضا نشده آماده دفاع از حقوق زندگى خود گشته و هر طور که شده در صدد مبارزه بر می‌آیند اگر در این هنگام به ایشان احسان شده و کمک‌هاى بلاعوض برسد احساساتشان تحریک می‌شود تا با احسان و حُسن نیّت خود، آن احسان را جبران کنند. اگر در چنین وضعى در حق آنان با قساوت و خشونت رفتار شود به‌طورى که باقی‌مانده مالشان هم از بین برود و آبرو و جانشان در خطر افتد، با انتقام مقابله خواهند کرد و به هر وسیله‌اى که دستشان برسد طرف مقابل را منکوب می‌سازند.[4]
 

[1]. قمى، على بن ابراهیم، تفسیر القمی، ج ‏1، ص 93، قم، دار الکتاب، چاپ سوم، 1404ق.
[2]. «یَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبا وَ یُرْبِی الصَّدَقاتِ»؛ بقره، 276.
[3]. صدوق، محمد بن على، من لا یحضره الفقیه، ج ‏3، ص 279، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ دوم، 1413ق.
[4]. طباطبائی، سید محمد حسین‏، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏2، ص 418 – 419، قم، دفتر انتشارات اسلامی‏، چاپ پنجم‏، 1417ق.
Hamid Kamanbedast

پرسش :در قرآن کریم مکرر به ترس از خدایی که مهربان، عاشق و معشوق است تأکید شده و برخی چنان می‌گویند که سبب فرار می‌شوند، از سوی دیگر می‌فرماید به او توکل کنید، به او پناه ببرید و ...؟

پاسخ :

 

بحث «محبت الهی» در قرآن، روایات، حکمت، عرفان و ... بسیار گسترده و البته زیبا و شیرین است. سخن از عشق، عاشق و معشوق حقیقی واقعی است و جالب است بدانیم که نقطه تلاقی و اتحاد «عقل و قلب» همین عشق است، چنان چه امام خمینی (ره) می‌فرمود: «عشق واقعی و عاشق واقعی، دلیل بر وجود معشوق واقعی است».

الف - بدیهی است که خداوند متعال، فعال ما یشاء است، یعنی نه کسی به او دستور می‌دهد که خلق کند و نه مجبور می‌شود که خلق کند و نه نیاز دارد که خلق کند و او منزه (سبحان) از این حالت‌ها و توصیف‌ها می‌باشد، پس هر گاه خلق می‌کند، دوست دارد که خلق کند. پس خلق تجلی همین محبت است و عشق فطری ما نیز تجلی همان عشق محبوب به ماست و حتی عشق‌های مجازی نیز ریشه در همان عشق حقیقی دارد، با جعل معشوق.

این نمود، عامل اصلی عشق انسان به «کمال» است و کمالی وجود ندارد، به جز او. پس همگان عاشق او هستند، هر چند که گاه معشوق‌های کاذبی به جای او اتخاذ می‌کنند و این عشق فطری را به آنها اختصاص می‌دهند.

 

 

Hamid Kamanbedast

پرسش : می‌گویند خداوند غضب و انتقام ندارد. چون غضب نبود مهربانی است و خدا مهربان و بخشنده است. آیا هیچ دلیل قرآنی دال بر غضب خدا وجود دارد؟

پاسخ :

این نظریات بیشتر به قصد بی‌خیال و جسور کردن مسلمانان نسبت به ارتکاب گناه است تا بدینوسیله بتوانند او را از دایره‌ی بندگی، اطاعت و تقوا دور کنند. می‌خواهند از باب رحمت و مهربانی خداوند وارد شوند و به بندگان او القا کنند که هر چه می‌خواهید بکنید، نه تنها خداوند کریم‌تر و رحیم‌تر از آن است که شما را نبخشد، بلکه اساساً از او به جز بخشش صادر نمی‌شود و اصلاً غضب، انتقام، تعذیب و ... به او راه ندارد.
اگر چه خداوند متعال کریم و رحیم است و هر کس با هر مقدار گناه [البته نه غیر از حق الناس که باید جبران نماید] که به او رجوع کند، مورد بخشش قرار می‌گیرد، ولی این کرم و لطف و گذشت بدان معنا نیست که حتی اگر کسی به سوی او بازنگشت نیز مورد بخشش، لطف و کرم قرار می‌گیرد و اصلاً غضب، انتقام، عذاب و جهنمی در کار نیست.

کسانی که سعی در القای این گونه باورهای انحرافی در اذهان مسلمین دارند، نه تنها.....

Hamid Kamanbedast