معنای «قساوت قلب» و راه درمان آن چیست؟ آیا بیاحساس و بیعاطفه بودن نشانهای از قساوت قلب است؟
پرسش
کسی که مدت زیادی است که هیچ عاطفه و احساس ندارد، آیا دچار قساوت قلب شده است، راه درمان آن چیست؟
پاسخ اجمالی
«قساوت قلب»، گاهی در رابطه بین انسان و خدا مشاهده میشود که در این صورت، انسانی که متکبر است، قلبش مانند سنگ شده و قلب «انسان سنگدل» با یاد خدا نرم و آرام نمیشود، و گاهی این قساوت در روابط اجتماعی میان انسانها به وجود میآید که آنها نسبت به گرفتاریهایی که برای دیگران پیش میآید، احساس همدردی نمیکنند و شاید به نوعی صفت بیرحمی و درندهخویی در آنها شکل میگیرد.
برخی از مهمترین عوامل به وجود آورنده قساوت عبارتاند از: دوری از یاد خدا، گناه، آرزوهای دراز، ثروت اندوزی، تزیین اعمال به وسیله شیطان، و زیادهگویی.
برخی از راهکارهای مبارزه با این صفت نکوهیده، به یاد خدا بودن، پیروی از پیامبران الهی، یتیم نوازی، تلاوت قرآن، استغاثه میباشد که با لطف و رحمت خدا امید آن میرود که قلب انسانها نرم و پاک شود.
برخی از مهمترین عوامل به وجود آورنده قساوت عبارتاند از: دوری از یاد خدا، گناه، آرزوهای دراز، ثروت اندوزی، تزیین اعمال به وسیله شیطان، و زیادهگویی.
برخی از راهکارهای مبارزه با این صفت نکوهیده، به یاد خدا بودن، پیروی از پیامبران الهی، یتیم نوازی، تلاوت قرآن، استغاثه میباشد که با لطف و رحمت خدا امید آن میرود که قلب انسانها نرم و پاک شود.
پاسخ تفصیلی
«قساوت» از ریشه «قَسَوَ» در لغت به معنای غلظت، شدّت و صلابت است. سنگ سخت یا «حجر قاس» از همین ریشه است.[1] و «قسوة» به معنای رفتن نرمى و دلسوزی از دلها است[2] که قرآن در بیان این مفهوم، گاه مشتقاتی از همین ریشه را مورد استفاده قرار داده و گاه از عباراتی مانند «بر قلبشان قفل نهاد» بهره جسته است.
«قساوت قلب»، یا همان «سنگدلی»، گاهی در رابطه بین انسان و خدا است که در این صورت دل انسان نسبت به یاد خدا سخت و قسی میشود، و گاهی این قساوت بین انسان و دیگر همنوعان و افراد جامعه رخ میدهد. و در اصطلاح اخلاق، قلبی قساوت دارد که از دیدن ناراحتی و رنج و مصیبت دیگران متأثر نمیشود، و دلش به رحم نمیآید.[3]
بیگمان منشأ این رذیله اخلاقی، نسبت به خدای متعال تکبر و استکبار بوده، و نسبت به خلق خدا غلبه صفت بیرحمی و درندگی است،[4] و بسیاری از افعال نکوهیده؛ مانند ظلم، تجاوز به حقوق دیگران، به داد مظلومان نرسیدن، کمک نکردن به فقرا و نیازمندان و... از این صفت سرچشمه میگیرد. این صفت در برابر صفت «رقت قلب»، که مهربانی و نرم خویی است قرار دارد. خدا در قرآن و پیشوایان در سخنان خود بارها به آنانی که سنگدل میباشند اخطار داده است:
«فَوَیْلٌ لِلْقاسِیَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِکْرِ اللَّهِ»؛ واى بر آنانکه قلبهایى سخت در برابر ذکر خدا دارند!( زمر، 22)
«لا لؤم أشدّ من القسوة»؛[5] هیچ پستیای سختتر از قساوت و سنگدلى نیست.(امام علی ع)
افراد سنگدل بیشتر در معرض القائات شیطانی بوده و بیشتر در برابر آیات و رسولان الهی جبهه میگیرند: «هدف آن بود که خداوند وسوسههای شیطانی را آزمونى قرار دهد براى آنها که دلهایشان بیمار بوده و سنگدلاند و ستمکاران دشمنی دیرینهای با حق دارند».[6]
عوامل به وجود آورنده قساوت
بر اساس آیات و روایات، عوامل مختلفی در سنگدلی انسانها نقش دارند. در این مختصر به چند مورد اشاره میشود:
«قساوت قلب»، یا همان «سنگدلی»، گاهی در رابطه بین انسان و خدا است که در این صورت دل انسان نسبت به یاد خدا سخت و قسی میشود، و گاهی این قساوت بین انسان و دیگر همنوعان و افراد جامعه رخ میدهد. و در اصطلاح اخلاق، قلبی قساوت دارد که از دیدن ناراحتی و رنج و مصیبت دیگران متأثر نمیشود، و دلش به رحم نمیآید.[3]
بیگمان منشأ این رذیله اخلاقی، نسبت به خدای متعال تکبر و استکبار بوده، و نسبت به خلق خدا غلبه صفت بیرحمی و درندگی است،[4] و بسیاری از افعال نکوهیده؛ مانند ظلم، تجاوز به حقوق دیگران، به داد مظلومان نرسیدن، کمک نکردن به فقرا و نیازمندان و... از این صفت سرچشمه میگیرد. این صفت در برابر صفت «رقت قلب»، که مهربانی و نرم خویی است قرار دارد. خدا در قرآن و پیشوایان در سخنان خود بارها به آنانی که سنگدل میباشند اخطار داده است:
«فَوَیْلٌ لِلْقاسِیَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِکْرِ اللَّهِ»؛ واى بر آنانکه قلبهایى سخت در برابر ذکر خدا دارند!( زمر، 22)
«لا لؤم أشدّ من القسوة»؛[5] هیچ پستیای سختتر از قساوت و سنگدلى نیست.(امام علی ع)
افراد سنگدل بیشتر در معرض القائات شیطانی بوده و بیشتر در برابر آیات و رسولان الهی جبهه میگیرند: «هدف آن بود که خداوند وسوسههای شیطانی را آزمونى قرار دهد براى آنها که دلهایشان بیمار بوده و سنگدلاند و ستمکاران دشمنی دیرینهای با حق دارند».[6]
عوامل به وجود آورنده قساوت
بر اساس آیات و روایات، عوامل مختلفی در سنگدلی انسانها نقش دارند. در این مختصر به چند مورد اشاره میشود: