اشعاری در فراق حضرت ولی عصر عجّل الله تعالی فرجه
برگرفته از کتاب حدیث فراق
آدرس ما در اینستاگرام،سروش : HADISEFERAGH
ابعاد عکسها : 490*500
Designed by Hamid Kamanbedast
اشعاری در فراق حضرت ولی عصر عجّل الله تعالی فرجه
برگرفته از کتاب حدیث فراق
آدرس ما در اینستاگرام،سروش : HADISEFERAGH
ابعاد عکسها : 490*500
Designed by Hamid Kamanbedast
پرسش : علت این همه عزاداری برای امام حسین (ع) چیست؟
چرا باید برای امام حسین(ع) که در 1400 سال پیش شهید شده اند، این قدر عزاداری کرد؟ (لطفاً با بیان دلایل عقلانی، یا با روایات معتبر و یا با آیات قرآن توضیح دهید؟
پاسخ اجمالی:
حوادث گذشته ی هر جامعه ای، حامل تجربیات و درس های گران بهایی است که با زحمت بسیار و قیمت گزاف به دست آمده است و می تواند در سرنوشت و آینده ی آن جامعه تأثیر عظیمی داشته باشد. برای استفاده از این سرمایه ی با ارزش، باید این حوادث، همواره بازنگری، بازسازی و حفظ گردند. یکی از این سرمایه های بی نظیر واقعه ی کربلاست. در کلمات ائمه ی معصومین (ع) تأکید بسیاری بر زنده نگه داشتن واقعه ی خونین کربلا و شهادت امام حسین(ع) شده است که برای بهره برداری هر بیشتر نسل های بشر، از درس ها و عبرت های این واقعه ی عظیم می باشد.
از جهت دیگر، همه ی افراد، در مقابل کسانی که برای بیداری و بهبود زندگی آنان تلاش و جان فشانی کرده اند، وظیفه شکرگزاری (تشکر) دارند و مجالس عزاداری حسین بن علی (ع) به نوعی تشکر و قدردانی از رنج ها و مرارت هایی است که آن حضرت و یارانش در راه بیداری و بصیرت بشریت متحمل شدند.
علاوه بر این، مجالسی که به منظور تعظیم و بزرگداشت و عزاداری سالار شهیدان کربلا همه ساله در سراسر جهان برگزار می شود، دارای آثار و برکاتی همچون ایجاد وحدت بین صفوف پیروان آن حضرت، آشنا شدن مردم با راه و رسم ائمه (ع)، ایجاد پیوند قلبی با حجج الهی، اصلاح منکرات و ظلم های موجود در هر جامعه و ...می باشد که تعطیل شدن چنین مراسمی موجب محروم شدن از چنین مواهبی است.
پرسش : در یک سایت کاملاً الحادی درج شده بود که انسان پس از مرگ به سمت خدا میرود، چون انسان پس از مرگ دیگر وجود ندارد. پاسخ چیست؟
پاسخ :
قبل از پاسخ دقت شود که اینگونه سایتها، صرفاً الحادی نیستند، بلکه با قصد و غرض، اهداف و برنامههایی در جهت «اسلام زدایی» به وسیلهی ایجاد تشکیک، شبهه و ... را دنبال میکنند، که در اصطلاح به کار آنها «نفاق و مزدوری» اطلاق میشود.
اعتقاد، نظریهی، سایت یا هرگونه گفتار یا نوشتاری الحادی است که با صراحت منکر خدا، اسلام، قرآن، قیامت و ... شود و بگوید: من هیچ اعتقادی به این اصول ندارم، به نظرم دنیا چیزی جز ماده نیست و فقط قوانین مادی و از جمله فنا یا تغییر مادی بر آن حاکم است و سپس دلایل خود را ارائه دهد. نه این که هم الحادی باشد، هم سخن از خدا و حرکت به سوی او به میان آورد، منتهی با تحریف و دروغ! لذا هر کجا مواجه شدید که نوشتاری، گفتاری، سایتی یا شخصی دم از خدا و پیامبر میزند، اما خلاف میگوید و فقط میخواهد ایجاد اعوجاج در اندیشهها و باورها کند، باید آن را «منافق» اطلاق نمود. و اما پاسخ:
الف – اگر خدایی را باور دارند، باید ببینند که او در مورد سیر، مراحل و مقاصد حرکت انسان در حیات دنیوی و اخروی چه فرموده است، نه این که خود از ناحیهی او تبیین و تفسیر کنند! و اگر خدا و معادی را قبول ندارند، پس نگویند: «انسان به سوی خدا میرود».
ب - سخن باطل همه سویش ایراد دارد و باطل است. به عنوان مثال: اگر «پس از مرگ دیگر انسانی وجود ندارد»، پس «انسان به سمت خدا میرود» نیز معنایی ندارد. چون وجودی ندارد که به سمتی برود یا نرود.
ج – همین که میگوید «انسان به سوی خدا میرود»، ناخواسته به وجود خداوند متعال و حیات انسان پس از مرگ و حرکت او اذعان کرده و ادعای خود دال بر «نبودن انسان پس از مرگ» را نقض نموده است! و همان طور که در ابتدا بیان گردید، اگر خدایی هست [که هست]، او باید بگوید که سیر حرکت انسان، چگونه است و به چه مراحل و مراتبی از وجود میرسد و حیات دنیوی او تأثیر در جایگاه و رتبهی وجودیش به هنگام مرگ دارد یا خیر؟ و نتیجهاش چه میشود؟
د – همهی این سخنان بیهوده، برای این است که به مسلمان القا کنند که نگران «خوب و بد» و «باید و نباید» نباشند و هر چه دلشان خواست انجام دهند، چرا که حیاتی پس از مرگ نیست و انسان پس از مرگ محو و نابود میگردد. منتهی چون میخواهند مسلمان را منحرف کنند و میدانند که مسلمان به خداوند اعتقاد دارد، سخن از «خدا» و رفتن به سوی او به میان میآورند، بدون این که دست کم در گفتهی خود کمی تأمل کنند.
پرسش : من در حیرتم که چرا در عربستان که مهد اسلام است، حتی یک امامزاده هم وجود ندارد؟! ولی در کشور ما که به زور شمشیر مسلمان شدهایم، این همه امام زاده هست!
پاسخ :
فرض کنید که در عربستان امامزادهای نباشد و در ایران باشد، چه ربطی دارد به این که ایرانیان به زور شمشیر مسلمان شدند و یا با عقل، علم و قلب ایمان آوردند – بالاخره هر غیر مسلمانی نیز میداند که اگر ملتی به زور جنگ ایمان آورده باشند، با جنگ بعدی ایمان خود را از دست داده و به دین و آیین دیگری ایمان میآورند، مثلاً پس از حمله مغولها، سیصد سال استعمار و استثمار روسها، انگلیسها و امریکاییها، از بیخ و بن بیدین میشوند، نه این که هم چنان و با علمی بیشتر و ایمانی راسختر، بر سر ایمان خود بمانند، اگر چه در هر عصری گروه گروه کشته شوند!
*- هر که بگوید ایرانیها به خاطر حمله اعراب اسلام آوردند، خودش ایرانی نیست که ایمان نیاورده است – مضافاً بر این که به شعور یک ملت توهینی میکند که فقط مطلوب کفار و صهیونیستها میباشد.
الف – هر غیر مسلمانی نیز میداند که حمله اعراب به ایران، در زمان خلیفهی دوم رخ داده است، پس در آن زمان، امامزادگان زیادی (از فرزندان، نوهها و نتیجهها) وجود نداشتند که به ایران آمده باشند.
بخشی از وصیت نامه :
بسم اللّه الرحمن الرحیم
لاحول ولا قوة الّا باللّه العلی العظیم
اینجانب حمید کمان بدست شهادت می دهم که خدایی جز خدای یگانه نیست و حضرت محمّد صلوات اللّه علیه پیامبر اوست و امیرالمؤمنین علی علیه السّلام جانشین برحق پیامبر خدا و امام من است و شهادت می دهم که دوازده امام برگزیده، امامان برحقند .
خداوند را بواسطه نعماتش شکر می کنم و از اینکه از نعمات بی دریغ او آنچنان که باید درست استفاده نکردم از او عذرخواهی می کنم.
حقیر از تمام کسانی که به نوعی به آنها ظلمی کرده ام حلالیت طلب می کنم و امیدوارم که بنده را ببخشند و از تمام کسانی که به من لطف داشته اند تشکّر می کنم و تمام کسانی را که به نوعی به بنده ظلم کرده اند می بخشم و از همه طلب دعای خیر دارم.
چنانچه منع شرعی و قانونی وجود نداشته باشد بنده رضایت دارم که اعضای بدنم به نیازمندان اهدا شود/
حمید کمان بدست
آخرین ویرایش 1398/5/20 هجری شمسی
A part of last will
In the name of Allah, the beneficent the merciful
I, Hamid Kamanbedast testify that there is no goddess except the unique God and Prophet Muhammad (PBUH) is his Prophet. Amir Al-momenin Ali (PBUH) is a friend of God and my Imam. I also testify that the selected twelve Imams are rightful
I thank God for his blessings and apologize him as i have not correctly used his excessive blessings
I ask all those whom i somehow oppressed to forgive me and i hope that they forgive me
I thank all those have done me a kindness and i forgive all those who have somehow oppressed me
If there is no legitimate and legal obstacle , i hereby declare my consent to donate my body members to those who need them
......The last version was edited in
سلام به همه
شماجزء کدام گروه هستید؟ کسانی که حقیقت راآنگونه که هست می پذیرندحتی اگرباخواسته های آنهامغایرباشدیا جزءکسانی هستیدکه می پندارند حقیقت بایدآنگونه باشدکه ایشان می خواهندومی پسندند؟آیا می پذیرید که حقایق را فدای تمایلات خود نکنید؟
......حقیقت هستی این است که این جهان وآنچه درآن است از جمله انسان مخلوق خداوندیکتاهستند.تقدیرخالق هستی هم اینچنین بوده وهست که انسان ها درموعدمشخصی متولد و طی دوره ای حیات دنیوی درموعدمشخص دیگری ازدنیابروند و همگی درروزی که به آن روز رستاخیز گفته می شودبرای محاسبه اعمالشان حاضرشوند.طی دوره ای که به بشرحیات عطا شده است تعدادی ازهمین انسانهاازطرف خداوندبرگزیده شدندتا به عنوان پیامبران الهی رسالت هدایت انسانها رادر مقاطع مختلف تاریخی برعهده بگیرند.چراکه هدف ازخلقت انسان رشدوتعالی معنوی وی بوده واین امرمستلزم هدایتش می بود.
همیشه کسانی بوده و هستند که ساز مخالف می زنند و حقایق هستی را انکار می کنند و حتّی پیامبران خدا و تعالیم آنها را به سخره می گیرند.این موضوع دور از انتظار نیست.قران کریم به صراحت اشاره می کند که خداوند اگر می خواست همه را مؤمن می آفرید؛ اما تقدیر خدا بر این بوده است که انسانها نه به جبر که به اختیار ایمان بیاورند و در این فرایند هرکس آنچه را درون خود پنهان داشته بروز دهد. خداوند هم بر همین اساس اعمال هرکس را محاسبه خواهد کرد. لذا سرنوشت انسانها هرچه که باشد در اختیار خودشان است و سرنوشت کسی به جبر بر او تحمیل نمی شود.هم به مؤمنین و هم به منکرین فرصت داده شده تا از هدایت الهی برخوردار شوند.اما این فرصت محدود است و عمر انسانها کوتاه.
اینکه کسانی خالق یکتا،رسالت پیامبران،کتب آسمانی ورستاخیز،محاسبه اعمال وعقوبت اخروی رابدان واسطه که باتمایلاتشان همخوانی نداردمنکرشوندحقیقت راتغییرنخواهددادبلکه سرنوشت خودشان است که به مخاطره خواهدافتاد بهتر آن است که سرنوشت خودمان را به سرنوشت چنین جماعتی گره نزنیم.
تحریف حقیقت درطول تاریخ آنقدربوده وهست که قلم ازنوشتن وپرداختن به آن عاجزاست.ولی به هرحال اوضاع همین بوده وهست.باوجودهمین شرایط راه درست وغلط به لطف تعالیم آسمانی نمایانده شده است واینک نوبت ماست که انتخاب کنیم درکدام مسیر قدم برداریم .این انتخاب دراختیارماقرارداده شده وسرنوشت مابه همین انتخاب برمی گردد.اگر کسی راه درست را با آگاهی انتخاب کند حتی اگر تمام مردم عالم راه غلط را انتخاب کنند نخواهند توانست او را از مسیر درست منحرف کنند.
امیرالمؤمنین علی علیه السّلام می فرماید : اگر چشم بینا داشته باشید حقیقت را نشانتان داده اند ،اگر هدایت می طلبید شما را هدایت کرده اند و اگر گوش شنوا دارید حق را به گوشتان خواندند
امیدواریم مطالب ارائه شده در سامانه، برای مخاطبین گرامی سودمند باشد
موفق باشید،التماس دعا